سلام
راستش، عنوان بهتری واسه این پست پیدا نکردم، جمله بعدی رو بخونین متوجه میشین چرا:
سوال: مگه شما دیجیتال مارکترا چی کار میکنین که خسته میشین؟
این موضوعِ انشا، ببخشید پستِ بلاگ (بلاگپست) امروزه! که داره با موسیقی متن پادشاه شب نوشته میشه.
اینکه ما نمیدونم وظایف شغلی یک نفر چیه و چرا ممکنه بعد از کار روزانه خسته باشه، دلیل نمیشه کارش بیارزش باشه یا کاری انجام نده که موجب خستگی باشه.
مثلاً یه برنامهنویس که از صبح تا شب نشسته پای کامپیوتر و فقط تایپ کرده، چرا باید خسته باشه؟ (این دقیقاً نگاه مشابه همون سوال بود) یا مثلاً به کارمند یک سازمان بگی تو که از صبح نشستی فقط یه سری فرم وارد میکنی نباید خسته باشی!
هر کسی در جایگاه خودش وظایفی رو انجام میده، کار میتونه اداری و پشت کامپیوتر باشه، میتونه کار بدنی باشه و هر کاری که من شاید نتونم درست دستهبندی کنم.
کارهای فکری معمولاً خستگی زیادی دارن. فکر میکنم شنیدم که تحقیقی در این زمینه وجود داره که باید روزانه یک مدت زمان معلوم هیچ کاری نکنیم تا فکر، ذهن و مغزمون استراحت کنه.
کسایی هم که عمده زمان کارشون پشت کامپیوتره، معمولاً از دردهای مچ، کتف و کمر شکایت دارن. یکیش خود من. یه وقتایی دلم میخواد کتفم رو قطع کنم بذارم رو میز، دوباره صبح وصلش کنم. (کاش عروسک باربی بودیم)
من تقریباً عادت کردم به اینکه بهم بگن مگه چی کار میکنی که خسته بشی، من کاری که دارم انجام میدم رو دوست دارم، تاثیرش رو دارم میبینم و احساس مفید بودن دارم. همین برای من کافیه که با وجدان آسوده سرم رو رو بالش بذارم و مثل یک بچه بخوابم.
بالاخره توی یه کسب و کار، هر کسی یکی از چرخدندهها رو داره حرکت میده. مثل یه ساعت!
– – –
پینوشت: عکسی که برای پست انتخاب کردم، نزدیکترین عکس به شرایط میز کار من بود، یه لپتاپ همراه با دو تا اسکرین بزرگ، کیبورد و ماوس اکسترنال، تعداد زیادی سند و فایل پرینت شده، چند تا کتاب، دو تا دفترچه یادداشت. البته دفترچه یادداشت فقط برای نوشتن نکته و لیست برای خودمه و تمام فعالیتهام کاملاً مستند و آنلاینه.