سلام
امروز نامگذاری شده به “زندگیات را ارزیابی کن” یا “Evaluate Your Life Day“. با توجه به دوره رکودی که درگیرش هستم، به نظرم برای خودم هم اسم امروز، انگیزهای شد برای فکر کردن و بررسی شرایط موجود!
خب من برای شروع چی کار کردم؟ از گوگل عزیز کمک خواستم و عبارت “how to evaluate your life” رو جستجو کردم. کمی نتیجهها رو خوندم و چند تا راهکارش رو برای شما ترجمه میکنم.
اول از همه اینکه ارزیابی زندگیمون باید دورهای باشه و در دستهبندیهای مختلفی قرار میگیره. روزانه، هفتگی، ماهانه، سه ماه، سالانه و … که کاملاً بستگی به فعالیتهای ما و اهداف ما داره.
این ۷ راه رو در مقالهای با عنوان ۷ راهکار متناوب برای ارزیابی زندگی به صورت روزانه خوندم. بخشی ترجمه و بخشی هم نظرات خودمه:
- آخر هر روز از خودتون بپرسین: آیا امروز مهم بود؟ یا شاید مفهومش بهتر بتونه منظور رو برسونه: آیا امروز موفق بودم یا برام ارزشمند بود و روز مفیدی بود؟
- در آغاز هر روز موفقیت رو تعریف کنین، شاید بهتر باشه معیار موفقیت برای هر روز رو شب قبل تعیین کنیت. تعیین کنین و تصمیم بگیرین که در پایان روز چه چیزهایی رو میخواید اتفاق افتاده باشه. این تصمیمگیری باعث میشه در پایان روز به سوال بالایی هم راحتتر جواب بدین.
- فعالیتهاتون رو اولویتبندی کنین. با یه نرمافزار یا اپلیکیشن برنامهریزی و مدیریت فعالیتهای شخصی / کاری میتونین خیلی راحت اثربخشی رو بالاتر ببرید.
- کاری که به تاخیر انداختین رو انجام بدین. وقتی اون کار عقب افتاده رو انجام بدین، بار سنگینی از روی دوشتون برداشته میشه که باعث میشه آرامش ذهنتون زیادتر بشه.
- برای خودتون معیار اندازهگیری درست کنین. معیارهایی که موفقیت شما رو در فعالیتها اندازهگیری کنن. باید در نظر داشته باشین که معیارهایی که تعریف میکنین ممکنه جامع نباشن و فقط برای یه دوره زمانی مشخص کاربرد داشته باشن. پس معیارها هم نیاز به بازبینی دارن.
مثلاً من تصمیم گرفتم هر روز پست وبلاگ بنویسم و دارم این کار رو انجام میدم، حتی گاهی سخت میشه ولی تلاش میکنم هیچ روزی بدون پست نباشه. یه جور تمرینه. - شادیهای لحظهای رو بیشتر کنین. در واقع همون مثل به ترک دیوار هم بخندین، چه اشکالی داره؟ سعی کنین با چیزای کوچیک شاد بشین. لذتهای کوچک زندگی رو بیشتر کنین. چیزایی که شما رو خوشحال میکنه پیدا کنین و بیشتر انجامشون بدین. حتی اگه خوردن کروسانت شکلاتی باشه.
- در آغاز هر روز به دو سوال پاسخ بدین:
۱- چه احساسی دارین؟
۲- چی میخواین؟
پیشنهاد میشه یه دفترچه داشته باشین که جوابها رو بنویسین، یا یه جایی توی لپتاپتون. گرچه من نوشتن تو دفترچه رو ترجیح میدم. نوشتن باعث میشه در زمان شروع هر کار یا تصمیم، به نوعی یه سنجه برای انجام اون فعالیت داشته باشین، چون این جوابها ارتباط مستقیمی با اولویتها و معیارهای اندازهگیری شما دارن.
خب، این یک مقاله، قطعاً باید مقالههای زیادی رو بخونین، چون به تعداد آدمهای روی زمین، راه و روش هست برای ارزیابی زندگی.
مثلاً وبسایت Mashable هم ۱۵ راه آسان برای ارزیابی زندگی نوشته. جالب اینجاست که این مقاله ۱۹ اکتبر سال ۲۰۱۳ در راستای همین نامگذاری نوشته شده:
- یک لیست از مسائل مهم تهیه کنید: آرزوها، اهداف، کابوسها
- مسائل رو بر اساس درجه اهمیت، اولویتبندی کنید
- از دوستانتون بخواین شما رو حمایت کنن یا اینکه اونا شما رو دچار مشکل میکنن؟
- آیا شما اجازه میدین بقیه شما رو تعریف کنین یا این شمایید که سرنوشت خودتون رو تعیین میکنین؟
- آیا زندگی عاطفی خودتون رو با آرامش و منطق مدیریت میکنین؟
- آیا با کودک درونتون به صلح رسیدین؟
- آیا چشمتون دنبال موفقیت بقیه است یا تلاش میکنین بهترین خودتون باشین؟
- آیا میتونین اشتباه رو تشخیص بدین و مدیریتش کنین یا اینکه یک اشتباه کل زندگی شما رو تحت تاثیر قرار میده؟
- آیا شغلتون حکم تله رو برای شما داره؟ یا اگر بیکار هستین با این موضوع درگیرید؟ یا اینکه شرایط اشتغال شما دقیقاً همون چیزیه که میخواستین باشه؟
- آیا فعال هستید یا اینکه هنوز اونطور که باید و شاید به فعالیتهای ورزشیتون اهمیت نمیدین؟
- آیا آمادگی رویارویی با زندگی واقعی رو دارین؟ یا میخواین تا ابد تو حباب شیشهای و انکار بمونین؟
- آیا روابطتون با خانواده خوبه؟
- آیا بعد از عقبنشینیها یا شکستها یا یک پله به عقببرگشتنها میتونین سریع خودتون رو بازیابی کنین؟ میتونین مجدد رو پای خودتون وایسین و محکم قدم بردارین؟
- در مورد خودتون چی فکر میکنین؟ از خودتون راضی هستین؟
- اگر هم این ارزیابی خیلی مشکله، میخواین تا سال بعد صبر کنین؟
البته فکر میکنم شما هم قبول داشته باشین که ما هم خودمون میتونیم برای خودمون یه ارزیابی تعریف کنیم. مثلاً من این چند تا سوال رو از خودم پرسیدم:
- آیا به هدفهای یک سال گذشته رسیدی؟
- آیا برای هدفهای بعدی برنامهریزی کردی؟
- قدم بعدی چیه؟
- هدف کوتاه مدت؟
- هدف بلند مدت؟
- آیا از خودت راضی هستی؟
و خیلی سوالهای دیگه.
مثلاً من خیلی تلاش میکنم هر از چندی یک بار، حال دوستام رو بپرسم. سعی میکنم حداقل ماهی یک بار احوالپرسی کنم با همه. این میتونه یکی از اون معیارهایی باشه میزان رضایت آدم از خودش رو بالا ببره.
در مورد کمک کردن به بقیه که یه زمانی جز معیارهام بود، شاید دیگه نتونم موفق باشم. شرایطش رو اونطور که باید و شاید ندارم. بعد فاصله خیلی چیزا رو تغییر میده!
و البته یادگیری و پیشرفت فردی، هر روز حداقل یه مطلب جدید یاد بگیرم، حتی اگر شده ۱۰ کلمه آلمانی باشه.
پایان پیام.