امنیت شغلی چی می تونه باشه؟ اینکه سلامتی آدم در حین کار حفظ بشه؟ سلامتی چطوری حفظ میشه؟ اصلاً مگه سلامتی فقط سلامتی جسمی هست؟
مهم ترین مسئله درگیر در امنیت شغلی، به نظر من سلامت روح و آرامش روان هستش. حالا این سلامت روح و آرامش روان چطوری بدست میاد؟ اینکه آدم دغدغه نداشته باشه. حالا دغدغه ها چی هستن اصلاً؟
یه سری دغدغه هایی که در مورد شغل و کار به ذهن من می رسه رو می نویسم.
مورد اول: قرارداد مکتوب، به نظر من مهم ترین عاملی که میتونه باعث بشه آدم توی محیط کاری آرامش داشته باشه قرارداد مکتوبه، همین قرارداده که خیلی چیزا رو مشخص میکنه و میتونه تضمینی باشه برای به وقوع پیوستن تمامی قول و قرارها و وعده وعیدها.
مورد دوم: حقوق مکفی و پرداخت به موقع، بالاخره آدم اجاره خونه داره، قسط داره، هزینه زندگی داره، پول آب و برق و گاز و خورد و خوراک داره، هیچی هیچی هم نباشه، نفس کشیدن هم این روزا هزینه داره، تا وقتی که آدم از درآمدش و پرداخت به موقع اطمینان نداشته باشه، هیچ جوره نمی تونه اثربخشی کافی تو محیط کار داشته باشه. وقتی قرارداد مکتوبی وجود داشته باشه که حقوق و تاریخ دقیق پرداخت در اون ذکر شده باشه، تمامی این موارد تضمین میشه.
مورد سوم: محیط آروم، شاید یه محیط هایی از نظر صدا و به خاطر تعدد کارمند شلوغ باشن، ولی بالاخره باید یه جایی باشه که آدم بتونه تمرکز کنه و کارهاش رو انجام بده. بالاخره یه سری فعالیت ها نیاز به تمرکز و سکوت داره، محل کاری که دائم از این طرف و اون طرف صدای موسیقی بلند باشه و همکارا داد بزنن و با صدای بلند با هم حرف بزنن، محیطی نیست که آدم بتونه آرامش داشته باشه و با اثربخشی بالا کار کنه.
مورد چهارم: همکاران، رفتار حرفه ای و اخلاق خوب همکاران و مدیران، یکی از مهم ترین عواملی هست که موجب آرامش و سلامت روان تو محیط کار میشه.
مورد پنجم: زمان اتمام یا تمدید قرارداد معین، آدم باید بدونه تا چه زمانی واقعاً امنیت شغلی و بحث استخدام رو داره، این روزا دیگه هیچ شغلی دائمی نیست و همه قراردادی و مدت معین شدن، اما همیشه باید مشخص باشه که وقتی قرارداد تموم میشه، آیا تمدید اتفاق میفته یا از قبلش باید دنبال محل کار بعدی باشن.
مورد ششم: اعتماد، از نظر درجه اهمیت، اعتماد با قرارداد برابری می کنه، اما خب من به عنوان مورد آخر بیانش می کنم، چرا که از نظر من، باید به صورت صفر و یکی و فارغ از مسائل احساسی به محیط کار نگاه کرد، من یا مسئولیت پذیر هستم یا نیستم. وقتی کاری رو پذیرفتم و قراردادی نوشته شده و تعهدی صورت گرفته، به صورت پیش فرض اعتماد وجود داره.
همه این موارد که به ذهن من میرسه و همه موارد که به ذهن شما میرسه و همه عوامل باعث میشن که آدم با آرامش خاطر کار کنه و اثربخشی بالاتر بره. پس اگر مدیر هستین، یا اگر کارمند هستین، برای سلامت روان و آرامش خاطر و امنیت شغلی خودتون و اطرافیان تلاش کنین.
– – –
پی نوشت ۱: متاسفانه تو آپدیت جدید گوگل کروم، نیم فاصله کار نمیکنه!!!
پی نوشت ۲: دغدغه شما در محیط کار چیه؟ امنیت شغلی رو چی میدونین؟
پی نوشت ۳: در گذشته دور، من در جایی کار می کردم که اینقدر دیر قرارداد رو بهم دادن که دیگه راه پیش و پسی باقی نمونده بود جز امضای قرارداد، متاسفانه نمیشه به هیچ قول و قرار و وعده و وعیدی اعتماد کرد و همیشه صبر کنین تا قرارداد مکتوب نوشته بشه.
پی نوشت ۴: در گذشته دورتر، من در جایی کار می کردم که ساعت ۶ بعدازظهر (آخر وقت کاری) بهم گفتن از فردا صبح دیگه نیا. با چنین کاری، باید یک حقوق کامل + سنوات و عیدی رو پرداخت می کردن و این کار رو نکردن. اشتباه من این بود که بهشون اعتماد کامل داشتم و فکر نمیکردم از اعتمادم سواستفاده بشه. یادتون باشه هیچ وقت قبل از دریافت وجه تسویه حساب، برگ تسویه رو امضا نکنین.
پی نوشت ۵: بالاخره هر کسی یه زمانی مدیر میشه، وقتی مدیر شدین، سعی کنین مراقب اعتماد کارمندهاتون باشین. کارمندها و حقوق بگیرها، با همین اعتماد به شما ساخته میشن و خوب کار میکنن. اعتماد که شکسته بشه، بهترین کارمند توان و پتانسیل این رو داره که استعفا بده یا به بدترین کارمند تبدیل بشه.
پی نوشت ۶: کارمندی بد نیست، اینکه آدم دنبال حقوق ثابت ماهیانه باشه بد نیست، قرار نیست همه کارآفرین باشن، همه کسب و کار خودشون رو راه بندازن. اگه همه کارآفرین بشن، پس کی کارهای اون کارآفرین رو پیش ببره و کارمندش باشه؟؟؟
پی نوشت ۷: همه موارد ذکر شده به خاطر تجربه های قبلی در گذشته دور هست، این تجربه ها باعث میشه آدم محتاط تر بشه و برای کار جدیدتر و موقعیت های آینده حق و حقوق خودش رو بهتر و بیشتر بشناسه و با ریسک کمتری کار کنه.