منظور از سبک شمرده شدن عبارت مأنوستر “تو سری خور بودن” هست.
تا حالا حتماً خیلی این ضربالمثل رو شنیدین که “درخت هرچه بارش بیشتر باشه، افتادهتر هست”. این روزا بیشتر از همیشه شاهد آدمایی هستیم که فقط مدعی “داشتن علم” هستند. علم و تخصص این روزا جزئی از دارایی انسان شده و باهاش فخر میفروشن. و البته هیچ تناسب مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بین “داشتن علم”، “تخصص”، “سواد” و “شعور” نیست. این روزا، هر کسی که یک کلمه بلد باشه، به جای یادگیری کلمه بعدی، یا حتی آموزش کلمه اول، شروع میکنه به فخر فروختن با کلمه اول و خب طبیعیه که از کسایی که علمآموزی رو رها نکردن عقب بمونه.
“هر که بامش بیش، برفش بیشتر” این روزا شده: “هر کی بیسوادتر، صداش بلندتر”. این هم ضربالمثل دیگهای که این روزا وارونه شده. کسایی که تخصصی ندارن و صداشون بیشتره و منم منم میکنن و معروف میشن به هر طریقی، درآمد بیشتری دارن. کاری به روزی حلال و این مسائل ندارم، به هر حال ارزشهای این دوره زمونه وارونه شده.
دو مثال زدم تا برسم به افراد فروتنی که بخشی از این اجتماع هستن. کسایی که در سکوت به کارشون ادامه میدن، از نظر علم و سواد “دارا” هستن و البته “غنی”. کسایی که کارشون معرف سوادشون هست، نه صداهای الکی.
یه جاهایی فروتنی زیاد جوابگو نیست، مردم سوارت میشن، خیلی راحت ارزشت رو میبرن زیر سوال و مثل یه آدم اضافی باهات برخورد میکنن. گاهی باید تواناییهات و تجربههات رو در عمل بهشون نشون بدی.
فروتنی هم مثل بقیه صفتها، جای مناسب خودش رو داره. گاهی آدم باید خودش باشه و خود واقعیش رو نمایان کنه. پس یاد بگیریم شرایط رو بسنجیم، خودمون رو بالا نبریم، پایین هم نیاریم. همون کسی که هستیم رو نشون بدیم.