شاید عجیب به نظر برسه، ولی تجربهای هست که خودم باهاش مواجه شدم و دوست داشتم توی بلاگم در موردش بنویسم و با افرادی که در این حوزه تخصص دارن مطرحش کنم تا اونا به صورت علمی بررسی اش کنن.
دو تا اپلیکیشنی که این روزا خیلی استفاده میشن وایبر و واتزاپ هستن. اینکه کدوم بهتره یا قابلیتهاش بیشتره رو کاری ندارم. نظر شخصی من این بود که وایبر محیط سادهتری داره و راحتتر میشه باهاش کرد کرد و قسمتهای مختلفش رو یاد گرفت.
برای پدرم وایبر رو نصب کرده بودم و موقع هر بار استفاده در مورد نحوه کارش ازم سوال میپرسیدن، تا اینکه دوستشون برای گوشی پدرم، واتزاپ نصب کرده بود. مدت زیادی هست پدرم دارن از واتزاپ استفاده میکنن.
امروز موقعی که داشتن مسجهاشون رو میخوندن، گفتم این جالب بود و برام بفرستینش، کپیش کنین و به من مسج بزنین. خیلی جالب بود که پدرم خودشون گزینه forward رو بلد بودن و از اون طریق مسج رو برای من ارسال کردن.
از نظر من واتزاپ ساختار پیچیدهای داره و خیلی زیاد از نوشته استفاده کرده. به عنوان کسی که دوست داره همه چیز به صورت آیکون باشه و سادگی رو ترجیح میده، واتزاپ خیلی شلوغ و اعصاب خرد کنه و یادگیریش از نظر من دشوار.
اما در همین لحظه متوجه شدم تجربه کاربری چیزی متفاوت از نظر شخصی منه.
اگه متخصص توی این حوزه هستین و فرصت دارین، یک آزمایش کوتاه در این مورد انجام بدین. شاید نتیجه جالبی داشته باشه و حتی شاید تجربه من فقط یک تجربه شخصی باشه و عمومیت نداشته باشه.