مرگ درمان ندارد

Candles

عجب رسمیه؛ رسمِ زمونه… قصه ی برگ وُ باد خزونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟●♪♫
آدماش کجان؟●♪♫
خدا می دونه…●♪♫
بوته ی یاسِ بابا جون هنوز؛ گوشه ی باغچه توی گلدونه●♪♫
عطرش پیچیده؛ تا هفتا خونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
تسبیح وُ مهرِ بی بی جون هنوز؛ گوشه ی طاقچه توی ایوونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت… پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…●♪♫
از ماها؛ بعد‌ها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا می‌دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…●♪♫
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…●♪♫
از ماها؛ بعد‌ها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا می‌دونه…●♪♫
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه●♪♫
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟●♪♫
آدماش کجان؟●♪♫
خدا می دونه…●♪♫
ندونستُم موُ؛ قدرش در کنارُم… ولی.. ولی حالا که رفته؛ بی قراروُم…●♪♫
نخندیدوُم دمی؛ بر روی ماهش… چه سود اکنون؛ به خاکش، اشک بارون؟●♪♫
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!●♪♫
ندید از من خوشی… من هم پس از اون ندیدم؛ خوشی در روزگارُم●♪♫
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!●♪♫
شدم تنها؛ به غربت ها فراموش… خدا! رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…●♪♫
رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…●♪♫
پشیمونُم… پشیمونُم… ولی هیهات! دیر است… دیر است…●♪♫
حلالم کن؛ که ما هم رهسپاروُم…●♪♫
رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم… رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…●♪♫

میرن آدما – رسول نجفیان

میرن آدما – رسول نجفیان و پرویز پرستویی

– – –

پی‌نوشت: مادربزرگ رفت!

اشتراک گذاری: