پس چی بنویسم؟
این روزا یکی از سختترین کارا انتخاب موضوع برای نوشتنه. انگار چالش هر روز بنویسم، خیلی برای من کارساز نبوده، یه مدتی، خیلی قدیم، برنامه هفتگی داشتم.
شنبه ها: معرفی مجموعه موسیقی یا آهنگساز
یکشنبه ها: معرفی سایت
دوشنبه ها: معرفی سریال
سه شنبه ها: معرفی فیلم
چهارشنبه ها: معرفی بنای تاریخی شیراز
پنجشنبه ها: معرفی نرم افزار
اصلاً همیشه دوست داشتم از خودم نقل قول کنم. [یه ایموجی بامزه رو خودتون متصور شید دیگه]
این پست رو ۴ مرداد ۱۳۹۲ نوشتم، حدود ۶ سال پیش. اولین وبلاگم رو سال ۱۳۸۵ روی بلاگفا ساختم که بعدش پاکش کردم. یادش بخیر و این وبلاگ رو از سال ۱۳۹۱ دارم. پیر شدیم رفت! ۷ سال عمریه برای خودش.
خب بگذریم، موضوع این پست چیز دیگریست. اینکه چقدر این روزا سخت شده انتخاب موضوع برای نوشتن، چرا؟ چون گذشت اون دوره از زندگی که هر چی میدیدم برام درس زندگی بود و دوست داشتم ازش بنویسم، گذشت اون دوره از زندگی که دوست داشتم تجربیاتم رو با همه دنیا شریک بشم، گذشت اون دوره از زندگی که از رفتار مغازهدار هم درس بازاریابی و مشتریمداری میگرفتم.
اما چرا؟
شاید هم دوره هیچ کدوم از اینا نگذشته، دوره علاقه به انتشارشون گذشته! آدم از یه جایی به بعد، ترجیح میده همه چیز رو برای خودش، تو ذهن و قلب خودش ثبت کنه.
یادمه قدیما، از هر چیزی عکس میگرفتم و روی اینستاگرام منتشر میکردم، اما حالا دیگه اینطور نیستم. انگار هر چیزی دورهای داره و دورهاش که رد بشه، حسش هم از بین میره.
شاید هم الآن وقتش باشه، یه فکری کنم به حال نوشتنم، به حال و روزگار اینکه چی دوست دارم از من بر جای بمونه در این عرصه اینترنت!
یه مدت پیش یه لیست درست کردم برای اینکه هر روز چی بنویسم:
شنبه: مهاجرت کهکشانی
یکشنبه: معرفی سریال
دوشنبه:
سهشنبه: معرفی کتاب
چهارشنبه: گردشگری
پنجشنبه: معرفی فیلم ایرانی
جمعه: موضوع تخصصی حرفهای
اما این هم نشد، یا حداقل دیگه نمیشه، چراش رو نمیدونم، شاید چون ذهن پراکنده و آشفته این روزا، اینقدر براش تمرکز سخت شده که نمیتونه به یک موضوع محصور بشه.
خب، الآن چرا این رو نوشتم؟ دنبال یک راهی میگردم برای ارتقای خودم و ارتقای وبلاگم. چی بنویسم؟ چطوری بنویسم؟
پذیرای پیشنهادات شما هستم.
سلام
بنظرم نوشته های بلاگتون رو کتاب کنن با عنوان ناگفته های مهاجرت
چه فروشی میره
خاطراتتون از زندگی در المان باعث شفاف شدن ذهن اشخاصی مثه من که توی گیر و دار مهاجرتم ولی کسیو ندارم شده
از صمیم(درسته یا گاف دادم؟)قلب ازتون تشکر میکنم
BEST WISHES
سلام، ممنون از لطف شما. خیلی تا الآن بهم پیشنهاد دادن که در این رابطه کتاب بنویسم، اما هنوز وبلاگنویسی رو ترجیح میدم. شاید روزی که به قدر کافی تجربههای لازم رو کسب کردم، کتابی هم بنویسم. الآن خیلی زوده.
فکر میکنم صمیم قلب درست باشه. مطمئن نیستم من هم.
موفق باشید.