سفر به ناشناختهها: تجربیات من از سفر به برلین – قسمت چهارم
یکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ – جلسه Advisory Board کنفرانس بریج
برای برگزاری این کنفرانس از ۸ ما قبل سه تیم در ایران، آمریکا و آلمان، مقدمات رو فراهم میکردن. تیم ایران با برگزاری جشنواره کارآفرینی پل و جذب اسپانسرها، بستر سفر جوانها رو به این کنفرانس فراهم کردن. خوشحالم که من هم عضو بسیار کوچکی در این تیم فوقالعاده بودم.
یکشنبه صبح ساعت ۸ جلسه جمعبندی کنفرانس، کشف نقاط ضعف و نقاط قوت و برنامهریزی برای کنفرانس بعدی شروع شد. این برای من خیلی جالب بود که بعد از تمام شدن کنفرانس، روز تعطیل، همگی ساعت ۸ صبح با وجود تمام خستگیهاشون حاضر شده بودند و این جلسه رو برگزار کردن.
یادم رفت در قسمت قبلی این رو بگم که شنبه بعد از اختتامیه، از شرکتکنندهها خواستن که نظراتشون رو بگن، گفتن هر کسی دوست داره انتقاد و پیشنهادش رو مطرح کنه، بیاد اتاق کناری Main Hall.
توی جلسه صبح یکشنبه هم نظرات شرکتکنندهها رو مطرح کردن و هم تمامی اعضای تیم برگزاری نظراتشون رو گفتن و در مورد کنفرانس سال آینده برنامهریزی شد.
قسمت بعدازظهر یکشنبه به گردش در شهر اختصاص داره که در قسمت آینده در موردش خواهم نوشت.
دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ – بازدید از Incubator و Accelerator های برلین
دوشنبه صبح با Factory Berlin شروع شد. استارتاپهایی مثل SoundCloud، Firefox، Twitte، Uber و حتی شرکت Lufthansa در این مجموعه مستقر هستن. از در کناری این مجموعه وارد فضایی شدیم که محل اجتماعاتشون بود و یکی از اعضا در مورد این مجموعه برامون توضیح داد. خواستیم داخل مجموعه و استارتاپها رو ببینیم و گفتن الآن ساعت از ۹ گذشته و استارتاپها دارن کار میکنن و این ساعت نمیتونین از داخل مجموعه بازدید کنین.
برای من واقعاً قابل توجه بود که اینقدر به کار و تمرکز اهمیت میدن. اما در ایران خیلی راحت بازدیدها در ساعات کاری هست.
بعد از اون به Bayer رفتیم که کارخانجات پزشکی و داروسازی هست و در دو سال اخیر یک Accelerator ایجاد کردن برای استارتاپهایی در این حوزه. این رو هم از نظر خودم جالب هست که بگم، Bayer تنها تولیدکننده آسپیرین در دنیاست.
در طول بازدید چندین Security یا همون حفاظت فیزیکی همراهمون بود و چیزی که برای من جالب بود، رفتار به شدت محترم این افراد بود. از اونجاییکه از حفاظت فیزیکی چند سازمان برخورد بد در ایران دیده بودم، رفتار این افراد برای من جالب بود که با لبخند بهت نگاه میکردن، مسیر عبورت رو نگاه میکردن و اگر جز مناطق ممنوعه بود فقط میگفتن لطفاً از این طرف، نمیگفتن از اون طرف نرو، بلکه مسیر درست رو نشون میدادن.
بعد از اون به Betahaus رفتیم که یک coworking space بسیار جالب داشت. وقتی وارد ساختمون میشدی، در واقع وارد یک کافه میشدی و بعد از اون در انتهای کافه یک راهرو بود که به طبقات دیگه ساختمون منتهی میشد و ما به طبقه چهارم که سالن کنفرانس و اجتماعات به نظر میرسید رفتیم و یکی از بنیانگذاران اونجا برامون صحبت کرد.
آخرین بازدید به شتابدهنده Plug & Play اختصاص داشت که ندا عمیدی، برادرزاده سعید عمیدی بنیانگذار این شتابدهنده در مورد اونجا برامون توضیح داد. اگه زمانی دوست داشته باشم استارتاپی رو راهاندازی کنم، قطعاً برای شرکت در دوره Plug & Play درخواست خواهم داد.
نکته قابل توجه در مورد این شعبه شتابدهنده در برلین، همکاری با Axel Springer بود که یکی از بزرگترین مجموعههای نشریات دیجیتالی است.
– – –
پینوشت ۱: چیزی که جالب بود، تمامی این ساختمونها خیلی قدیمی بودن، چیزی که ما فهمیدیم، در آلمان به شدت برای ساختمانهای قدیمی ارزش قائل هستن و اونها رو خراب نمیکنن. حتی آسانسوری که در Betahaus سوار شدیم شبیه آسانسورهای خیلی قدیمی بود که بازسازی شده بود.
پینوشت ۲: در تمامی این مراکز، Wifi رایگان در اختیار همه بازدیدکنندگان میذاشتن و این واقعاً برای من جالب بود که اینقدر زیاد برای همه، حتی بازدیدکنندگان ارزش قائل هستن.
آخرید بازدید به شتابدهنده Plug & Play اختصاص داشت | آخرین 🙂
Betahaus چه جای باحالیه دوست دارم منم برم.
سلام. دیموند نماینده ی plug & play در ایرانه 🙂