فرصت لبخند
وقتی روزت رو با از خواب پریدن از یه کابوس شروع کنی، سردرد داشته باشی، لپتاپت که مهمترین وسیله زندگیت محسوب میشه و تمام کار، تحصیل و زندگیت بهش وابسته است روشن نشه و …، همه اینا میتونن یه روز خیلی خیلی خیلی بد رو برات رقم بزنن که تصادف کنی، لپتاپت در حین تعمیر آتیش بگیره، برق خونه اتصالی کنه و همه لوازم الکترونیکی، حتی هارد اکسترنالت که همه قسمتهای سریالهای محبوبت رو روش ذخیره کردی، بسوزن. دنیا یه عالمه بهونه داره تا “ابر و باد و مه و خورشید و فلک با هم دیگه دست به دست هم بدن و زندگیت رو اسفناکتر از صبح علیالطلوع کنن.
اگه بخوایم خودمون رو بدیم دست وقایع روز، معلوم نیست دنیا به چه سمتی بره. اما فقط کافیه “لبخند” بزنیم تا همه این غصهها در دم آب بشن و همه گرهها باز بشن.
روز گذشته، مصیبت روشن نشدن لپتاپ و سردرد و ضعف و همه مشکلات دیگه اومدن سراغم، با ناراحتی و اعصاب خوردی به خاطر ترافیک و همینطور مدت طولانی توی صف پارکینگ موندن روزم داشت به “کابوس در بیداری” تبدیل میشد که:
جلوی ورودی پارکینگ طبقاتی بهم گفت منتظر بمون. باید منتظر میموندم تا پارکینگ کمی خالی بشه و نوبت من بشه تا برم برای پارک کردن ماشین. همون موقع یه ماشین دیگه در حال خروج بود که مسئول پارکینگ بهش گفت:
“حاجی پونصدی ندارم، پونصدی بده.” از نظر من که شنونده بودم لحن مسئول پارکینگ بدون هیچ احترام و انرژی مثبتی بود، اما راننده که مرد جا افتاده و مسنی بود در کمال آرامش و با لبخند جواب داد: “چشم قربان، بفرمایید، خدمت شما”
اولین اتفاقی که افتاد، مسئول پارکینگ وقتی میخواست کارت ورودی رو به من بده با برخورد خیلی نرمتر و خوشاخلاقتری گفت بفرمایید و دومین و مهمترین اتفاق این بود که روز من تصمیم گرفت با دیدن یه “لبخند” زیبا بشه.
همون طبقه اولی پارکینگ یه جا خالی شد و پارک کردم، توی گارانتی لپتاپم به صورت کاملاً اتفاقی روشن شد و نیازی نشد که بازش کنن. و خیلی راحت بدون اذیت شدن در رانندگی برگشتم خونه.
شاید عجیب به نظر برسه ولی یه “لبخند” میتونه همه چیز رو درست کنه.
🙂 معجزه می کنه لبخند مرسی بابت متن زیبا تون 🙂
با تشکر از مطلب خوبتون