شخصیت به نگاه سرورساید
افرادی که با علم کامپیوتر و شبکه آشنا هستند، با عبارات Client Side و Server Side آشنا هستن. کلاینت میشه کاربر و کسی که ظاهر رو میبینه و سرور هسته اصلی هست. آدمها هم چنین وضعیتی دارن، یه ظاهر که همه اطرافیان اون رو میبینن و یه باطن که فقط سازنده از وجود اون آگاه هست و فقط به افراد معتمد شاید باطن رو نشون بدن.
باطن هست که ظاهر رو میسازه. از نگاه علمی و شبکهای، اتفاقاتی که در سرور ساید میفته باعث میشه یه خروجی در سمت کلاینت نمایش داده بشه. وجود انسانها هم همینطوره، ظاهر شما ناخودآگاه جلوهگر باطن شماست.
این یه قیاس بود برای اینکه بدونین واژه “شخصیت” و “باطن” خاص انسان نیست، تمامی موجودات، چیزایی که وجود دارن، مثل یه بلک باکس هستن، افراد کمی از درونشون خبر دارن و ما فقط ظاهر رو میبینیم. شناخت باطن کار هر کسی نیست، باید توی اون امر خبره باشین، مثل کسی که تو شبکه و برنامهنویسی سرورساید خبره هست و فقط اون میدونه درون سرور چه اتفاقاتی افتاده، فقط یه خبره در موضوع انسانشناسی میتونه انسانها رو بشناسه، با یه تفاوت عمده، اینکه انسان خالق سرور هست و خالق انسان خداست. شناخت انسان خیلی پیچیدهتر از شناخت سرور هست.
خبره در انسانشناسی هم منظور متخصص با تحصیلات دانشگاهی نیست، گاهی استعدادهای بالقوهای تو وجود افراد هست که خیلی خوب اطرافیان رو درک میکنن و میشناسن. سعی کنیم به باطن و ظاهر آدما احترام بذاریم. هر کدوم دنیای خودشون رو دارن.
نگاه خلاقانه ای به مساله دارید.
من این نگاه رو در بحث شی گرایی به اطراف داشتم.
هر چند فکر می کنم بحث ظاهر و باطن زیاد قابل قیاس با مساله کلاینت ساید و سرور ساید نیست.
به نظر من تمامی مباحث وجه تشابهی دارن که میشه از این تشابهات برای درک بیشتر استفاده کرد.