دشت بی فرهنگی ما …
دشت بی فرهنگی یا با فرهنگی
من ترجیح میدم اسمش رو بذارم کمبود فرهنگ، عدم و نیستی پتانسیل منفی داره
چیزی که میخوام با عنوان کمبود فرهنگ در موردش بنویسم رفتار مناسب محیط کتابخونه و سالن مطالعه هست
این روزا که بیشتر از هر وقت دیگه دارم از سالن مطالعه استفاده میکنم، متوجه بعضی بی توجهی ها هستم که ریشه اش رو در کمبود فرهنگ میبینم
متاسفانه کسایی هستن که با دوستشون حرف میزنن و از اون بدتر با موبایل
و خیلی دیدم که سکوت رو به هر نحوی از بین میبرن، صدای صندلی، صدای گذاشتن وسایل روی میز، زدن خودکار روی میز و و و …. چیزهایی که بالاخره سبب بهم خوردن تمرکز میشه
به این فکر میکردم که این علتش چی هست، عدم توجه به حقوق دیگران، عدم یادگیری نحوه استفاده از سالن مطالعه
و به این فکر میکردم که چطوری میشه فرهنگش رو ایجاد کرد
با تشویق یا با آموزش؟
متاسفانه همین طوره
من فکر می کنم رعایت حقوق دیگران را در بعضی مکان ها بلد هستیم کم و بیش مثلاً سیگاری ها کمتر در مکان های عمومی سیگار می کشند و برخی حقوق آپارتمان نشینی و…
من تصورم این است که مکان هایی برای دور هم بودن و درس خواندن و مطالعه را در دانشگاه ها و جا های دیگر احتیاج داریم این اتفاق در دانشگاه شیراز دیده ام که بعد از ایجاد چنین مکانی مزاحمت ها برای دیگران کاهش داشت.
به خصوص که به نظرم ما ایرانی ها آدم های اجتماعی هستیم به خصوص در شب های امتحان 🙂
یک موضوع هم که من رو آزار داده عبور عابرین پیاده پس از سبز شدن چراغ راهنمایی هست نمی دونم چرا بعضی حاضر نیستن حقوق راننده ها و سایرین رو عایت کنن و باعث ترافیک نشن 🙁