سلام
رسیدیم به ۱۱ ماه، چیزی تا یک سال باقی نمونده!
حرفای مهم رو گذاشتم واسه ۱۲ ماه یا همون یک سال.
به جای نوشتن این پست، من میرم گاهشمارهای قبلی رو بخونم ببینم چقدر بزرگتر شدم 🙂
سلام
رسیدیم به ۱۱ ماه، چیزی تا یک سال باقی نمونده!
حرفای مهم رو گذاشتم واسه ۱۲ ماه یا همون یک سال.
به جای نوشتن این پست، من میرم گاهشمارهای قبلی رو بخونم ببینم چقدر بزرگتر شدم 🙂
سلام
۹ ماه از ۹ آذر ۱۳۹۷ (۳۰ نوامبر ۲۰۱۸)، از اون بامداد عجیب گذشت. چند روزی بود سرما خورده بودم و میدونستم سرما خوردم، تلاش میکردم خانواده نفهمن. تمام روز آب جوش یا چایی با عسل و لیمو میخوردم که گرفتگی گلوم بهتر بشه و مشخص نشه گلوم چرک کرده. نمیخواستم نگران بشن.
مسیر به فرودگاه رو خیلی تلاش کردم سرفه نکنم. با دو تا ماشین رفتیم فرودگاه و من تو ماشینی بودم که مامان بابام نباشن. فقط و فقط نمیخواستم نگران بشن.
تو فرودگاه هم فقط بدو بدو خدافظی کردم و رفتم و خودم رو رسوندم به بیزنس لانج ماهان و آب جوش عسل لیمو خوردم. دیگه وقتی سوار هواپیما شدم و پیام دادم و گوشی رو خاموش کردم، دیگه سرماخوردگی و گلو درد شدید پیروز شد و تمام مسیر رو فقط سرفه کردم. تو هواپیما هم آب جوش و چایی میگرفتم پشت سر هم که بقیه مسافرها رو از خواب بیدار نکنم.
دیگه وقتی رسیدم هتل، از شدت تب و ضعف بیهوش شدم. یادم نیست چند ساعت خوابیدم. شب فقط در حد شام بیدار شدم و دوباره تا ظهر روز بعد خوابیدم. ظهر روز بعد هم ناهار خوردم و تا ظهر یکشنبه خوابیدم.
یکشنبه دیدم دیگه چارهای ندارم و باید یه کاری کنم. (دکتر رفتن جز کارهایی که میتونم انجام بدم نبود، چون بلد نبودم با بیمه مسافرتیام باید چی کار کنم و تازه وارد شهر شده بودم و هیچجا رو بلد نبودم)
تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که یه رستوران ایرانی پیدا کنم و غذای خوب و مقوی بخورم. از شانس خوبی که داشتم، یه رستوران ایرانی با فاصله خیلی کم از هتلم بود. رفتم اونجا و سوپ و کباب کنجه (چنجه) سفارش دادم. آقای گارسون که فهمید سرما خوردم برام یه معجون ترکیبی از چایی و دارچین و نعنای تازه و لیمو تازه درست کرد و کنار غذا و سوپ هم واسم لیمو و پیاز زیادی آورد. قبلاً هم در یکی از دلنوشتههای مهاجرت به این خاطره اشاره کرده بودم.
این بود خاطره ۲ روز اول من بعد از مهاجرت. که البته مقدمهای بود بر این گذر عمر ۹ ماهه! ۹ ماهی که عجیب و غریب بود، ۹ ماهی که گذشت تا من به اینجا برسم. ۹ ماه پر از چالش که هنوز هم ادامه داره.
دیروز وقتی داشتم متن ۶۰۰مین پست وبلاگ رو مینوشتم، دلم میخواست خیلی چیزا بگم، اما هی یه چیزی بهم نهیب میزد که ننویس تا فردا شه. ننویس که ماهگرد داری! خب ببینم الآن بهم اجازه میده بنویسم یا نه!
راستش هیچوقت فکر نمیکردم مهاجرت اینقدر سخت باشه. البته که میدونستم با بلد نبودن زبان آلمانی قطعاً سختیهام چندین برابر میشه. اما سیستم اداری به شدت پیچیده و کاغذبازی بسیار شدیدی که اینجا وجود داره، واقعاً گاهی آدم رو کلافه میکنه.
مثال میزنم. چند وقت پیش برای یه موضوعی رفتم دکتر، الآن برام ۱۷ صفحه نامه و فرم اومده که باید پر کنم و بفرستم تا تصمیم بگیرن که آیا بیمه من پولش رو میده، بیمه شرکت پولش رو میده یا در نهایت خودم باید پولش رو بدم! ۱۷ صفحه به زبان آلمانی. من همه این ۱۷ صفحه رو اسکن کردم و فرستادم برای مدیر منابع انسانیمون تا بهم کمک کنه. (خدا رو شکر من چنین امکانی رو دارم)
[قبل از اینکه برید تو مقام قضاوت و بگید خب چرا آلمانی یاد نگرفتی، زبان آلمانی اینقدر پیچیدگی داره که ۵ سال هم در حال یادگیری زبان باشی، باز هم برای پر کردن فرمهای پزشکی نمیتونی مثل کسی که زبان مادریاش آلمانیه برخورد کنی]هیچ جا وطن نمیشه که البته من با این جمله مخالفم، روز دوشنبه در موردش مینویسم، به قول خارجیا Stay Tuned
۹ ماه از اون روز گذشت و من حس میکنم خیلی دورتر از این حرفاست. باورم نمیشه فقط ۹ ماه گذشته باشه، حداقل ۳ یا ۴ سال دورتر به نظر میرسه! انگاری که بعد از مهاجرت زمان کش میاد!
راستش فکر نمیکردم ۹ ماه دووم بیارم، فکر میکردم همون ماه اول نهایت ماه دوم برگردم، اما انگاری که یا غرورم خیلی بزرگتر از این حرفاست، یا آرزوهام! هر چیزی که هست، یه چیزی انگار که در وجود من داره تلاش میکنه به آرزوهام برسم. به چیزایی که دوست داشتم داشته باشم.
[قبل از رفتن در مقام قضاوت برای تصور خودتون از خواستههای من، آزادیهای متفاوت غرب خواسته و آرزوی من نبوده، من دلم میخواد روزی جهانگرد بشم و همه دنیا رو ببینم. من آدم ثابت یه جا موندن نیستم. من تو سفر آدم بهتریام، خواسته من از دنیا همینه که بتونم دائم در سفر باشم.]انگار که باز نهیبی از غیب ظاهر میشه که دیگه ننویس! این نوشتهها ارزشی نداره و به درد کسی نمیخوره!
بگذریم پس!
پایان پیام.
سلام
تقریباً در اکثر پستهایی که برای مهاجرت به آلمان نوشتم، تاکید خیلی خیلی زیادی داشتم روی این موضوع که سایت سفارت رو همیشه چک کنین، شاید تغییراتی حاصل بشه.
مثلاً اخیراً میزان تمکن مالی تغییر کرده، یا لیست تخمین زمان انتظار آپدیت شده. حالا بریم سراغ اطلاعیههای جدید:
اطلاعاتی درخصوص درخواست ویزای ملی
از تاریخ اول اکتبر ۲۰۱۹ (برابر با ۹/۷/۱۳۹۸) باید همهی مدارک مربوط به درخواست ویزای ملی را بهمراه ترجمهی آنها به زبان آلمانی ارئه نمایید.
لطفاً توجه داشته باشید که فقط درخواستهایی پذیرفته شده و مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت که مدارک مربوط به آنها بصورت کامل تحویل داده شده باشند.
و البته اینکه روادید (ویزای) ملی چیه؟
روادید ملی همان روادید ورود برای اقامت بلندمدت با هدف و منظوری خاص می باشد (بیش از ۳ ماه) که در قانون پیش بینی شده است. این نوع روادید معمولاً برای مدتی مشخص، در برخی موارد خاص تا یک سال، صادر می گردد. بسته به هدف از اقامت، می بایست پس از ورود به آلمان، مجوز اقامت آلمان درخواست گردد. برای اتباع خارجی جهت اقامت بیش از سه ماه و یا اقامت همراه با اشتغال و فعالیت کاری، اصولاً الزام روادید وجود دارد. موارد استثنا عبارتند از اتباع کشورهای عضو اتحادیه اروپا، اتباع کشورهای منطقه اقتصادی اروپا و اتباع کشور سویس.
پس هر نوع اقامت بلند مدت بیش از ۹۰ روز، توی این دستهبندی قرار میگیره:
با توجه به این اطلاعیه، اگر مصاحبه شما بعد از ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ باشه، شما باید مدارکتون رو “حتماً” به زبان آلمانی ترجمه و تایید کنید.
بله، میدونم، تعداد دارالترجمههای کمتری تو کشور وجود دارن که ترجمه به زبان آلمانی انجام میدن و مجوز گرفتن تایید وزارت خارجه و دادگستری رو دارن. البته که هزینه ترجمه به زبان آلمانی طبق چیزی که قبلاً دز سایت کانون مترجمان رسمی خوندم، ۳۰٪ بیشتر از ترجمه به زبان انگلیسیه.
متاسفانه به هر دلیلی، سختگیریها روز به روز داره بیشتر میشه.
پیشنهاد من اینه در مورد دارالترجمه مورد تایید از خود سفارت سوال بپرسید، تلفن جواب نمیدن معمولاً، ولی میتونین ایمیل بزنین، شاید با فاصله زمانی زیاد، ولی حتماً جواب میدن. (من مدارکم رو به انگلیسی ترجمه کردم، پس شناختی از دارالترجمه مناسب و تایید شده به زبان آلمانی ندارم)
موفق باشید.
سلام و وقت بخیر
من البته یادمه، امیدوارم شما هم یادتون باشه که بارها اشاره کردم پیگیر بهروزرسانیهای سایت سفارت آلمان باشید. در آخرین بهروزرسانی، مبلغ تمکن مالی مورد نیاز برای درخواست ویزای جستجوی کار افزایش پیدا کرده.
اگر یادتون باشه، قبلاً در مورد تمکن مالی نوشته بودم که حداقل با ۴۳۲۰ یورو، معادل ریالی رو باید توی حساب بانکیمون داشته باشیم. این مبلغ در ویزاهای اخیر ثبت شده و در فرودگاه ورودی در آلمان هم ارز همراه مسافر چک شده (به صورت تصادفی)
مدارکی دال بر تمکن مالی جهت تأمین هزینههای کل مدت اقامت
گواهی بانکی مبنی بر موجودی حداقل معادل ۴۳۲۰ یورو در حساب بانکی خودتان در ایران، از اول سپتامبر ۲۰۱۹ موجودی باید ۵۱۰۰ و از اول ژانویه ۲۰۲۰ باید ۵۱۱۸ یورو باشد.
(در روادید شما قید خواهد شد که این مبلغ میبایست در زمان ورود به آلمان همراه شما باشد و شما پس از ورود میبایست در آلمان یک حساب بانکی بلوکه (Sperrkonto) باز کنید).
و یا تعهدنامه (دعوتنامه رسمی – Verpflichtungserklärung) مطابق مواد ۶۶ و ۶۸ قانون اقامت آلمان
(قدیمیتر از ۶ ماه نباشد، هدف از اقامت: جستجو برای کار: توان مالی تعهددهنده (دعوتکننده) میبایست اثبات و تأیید شده باشد!)
همونطور که احتمالاً این صفحه رو بوکمارک کردین، میدونین که مدارک مورد نیاز برای مصاحبه برای هر نوع اقامتی در آلمان رو میتونید در این لینک پیدا کنین.
راهنمای درخواست روادید جهت جستجوی کار
این هم به صورت مستقیم لینک مربوط به چکلیست ویزای جستجوی کار.
سعی کنین هر ماه سایت سفارت رو چک کنین. من هم تلاش میکنم همیشه بهروزرسانیها رو اعلام کنم.
موفق باشید.