سلام
۹ ماه از ۹ آذر ۱۳۹۷ (۳۰ نوامبر ۲۰۱۸)، از اون بامداد عجیب گذشت. چند روزی بود سرما خورده بودم و میدونستم سرما خوردم، تلاش میکردم خانواده نفهمن. تمام روز آب جوش یا چایی با عسل و لیمو میخوردم که گرفتگی گلوم بهتر بشه و مشخص نشه گلوم چرک کرده. نمیخواستم نگران بشن.
مسیر به فرودگاه رو خیلی تلاش کردم سرفه نکنم. با دو تا ماشین رفتیم فرودگاه و من تو ماشینی بودم که مامان بابام نباشن. فقط و فقط نمیخواستم نگران بشن.
تو فرودگاه هم فقط بدو بدو خدافظی کردم و رفتم و خودم رو رسوندم به بیزنس لانج ماهان و آب جوش عسل لیمو خوردم. دیگه وقتی سوار هواپیما شدم و پیام دادم و گوشی رو خاموش کردم، دیگه سرماخوردگی و گلو درد شدید پیروز شد و تمام مسیر رو فقط سرفه کردم. تو هواپیما هم آب جوش و چایی میگرفتم پشت سر هم که بقیه مسافرها رو از خواب بیدار نکنم.
دیگه وقتی رسیدم هتل، از شدت تب و ضعف بیهوش شدم. یادم نیست چند ساعت خوابیدم. شب فقط در حد شام بیدار شدم و دوباره تا ظهر روز بعد خوابیدم. ظهر روز بعد هم ناهار خوردم و تا ظهر یکشنبه خوابیدم.
یکشنبه دیدم دیگه چارهای ندارم و باید یه کاری کنم. (دکتر رفتن جز کارهایی که میتونم انجام بدم نبود، چون بلد نبودم با بیمه مسافرتیام باید چی کار کنم و تازه وارد شهر شده بودم و هیچجا رو بلد نبودم)
تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که یه رستوران ایرانی پیدا کنم و غذای خوب و مقوی بخورم. از شانس خوبی که داشتم، یه رستوران ایرانی با فاصله خیلی کم از هتلم بود. رفتم اونجا و سوپ و کباب کنجه (چنجه) سفارش دادم. آقای گارسون که فهمید سرما خوردم برام یه معجون ترکیبی از چایی و دارچین و نعنای تازه و لیمو تازه درست کرد و کنار غذا و سوپ هم واسم لیمو و پیاز زیادی آورد. قبلاً هم در یکی از دلنوشتههای مهاجرت به این خاطره اشاره کرده بودم.
این بود خاطره ۲ روز اول من بعد از مهاجرت. که البته مقدمهای بود بر این گذر عمر ۹ ماهه! ۹ ماهی که عجیب و غریب بود، ۹ ماهی که گذشت تا من به اینجا برسم. ۹ ماه پر از چالش که هنوز هم ادامه داره.
دیروز وقتی داشتم متن ۶۰۰مین پست وبلاگ رو مینوشتم، دلم میخواست خیلی چیزا بگم، اما هی یه چیزی بهم نهیب میزد که ننویس تا فردا شه. ننویس که ماهگرد داری! خب ببینم الآن بهم اجازه میده بنویسم یا نه!
راستش هیچوقت فکر نمیکردم مهاجرت اینقدر سخت باشه. البته که میدونستم با بلد نبودن زبان آلمانی قطعاً سختیهام چندین برابر میشه. اما سیستم اداری به شدت پیچیده و کاغذبازی بسیار شدیدی که اینجا وجود داره، واقعاً گاهی آدم رو کلافه میکنه.
مثال میزنم. چند وقت پیش برای یه موضوعی رفتم دکتر، الآن برام ۱۷ صفحه نامه و فرم اومده که باید پر کنم و بفرستم تا تصمیم بگیرن که آیا بیمه من پولش رو میده، بیمه شرکت پولش رو میده یا در نهایت خودم باید پولش رو بدم! ۱۷ صفحه به زبان آلمانی. من همه این ۱۷ صفحه رو اسکن کردم و فرستادم برای مدیر منابع انسانیمون تا بهم کمک کنه. (خدا رو شکر من چنین امکانی رو دارم)
[قبل از اینکه برید تو مقام قضاوت و بگید خب چرا آلمانی یاد نگرفتی، زبان آلمانی اینقدر پیچیدگی داره که ۵ سال هم در حال یادگیری زبان باشی، باز هم برای پر کردن فرمهای پزشکی نمیتونی مثل کسی که زبان مادریاش آلمانیه برخورد کنی]هیچ جا وطن نمیشه که البته من با این جمله مخالفم، روز دوشنبه در موردش مینویسم، به قول خارجیا Stay Tuned
۹ ماه از اون روز گذشت و من حس میکنم خیلی دورتر از این حرفاست. باورم نمیشه فقط ۹ ماه گذشته باشه، حداقل ۳ یا ۴ سال دورتر به نظر میرسه! انگاری که بعد از مهاجرت زمان کش میاد!
راستش فکر نمیکردم ۹ ماه دووم بیارم، فکر میکردم همون ماه اول نهایت ماه دوم برگردم، اما انگاری که یا غرورم خیلی بزرگتر از این حرفاست، یا آرزوهام! هر چیزی که هست، یه چیزی انگار که در وجود من داره تلاش میکنه به آرزوهام برسم. به چیزایی که دوست داشتم داشته باشم.
[قبل از رفتن در مقام قضاوت برای تصور خودتون از خواستههای من، آزادیهای متفاوت غرب خواسته و آرزوی من نبوده، من دلم میخواد روزی جهانگرد بشم و همه دنیا رو ببینم. من آدم ثابت یه جا موندن نیستم. من تو سفر آدم بهتریام، خواسته من از دنیا همینه که بتونم دائم در سفر باشم.]انگار که باز نهیبی از غیب ظاهر میشه که دیگه ننویس! این نوشتهها ارزشی نداره و به درد کسی نمیخوره!
بگذریم پس!
پایان پیام.
سلام
تقریباً در اکثر پستهایی که برای مهاجرت به آلمان نوشتم، تاکید خیلی خیلی زیادی داشتم روی این موضوع که سایت سفارت رو همیشه چک کنین، شاید تغییراتی حاصل بشه.
مثلاً اخیراً میزان تمکن مالی تغییر کرده، یا لیست تخمین زمان انتظار آپدیت شده. حالا بریم سراغ اطلاعیههای جدید:
اطلاعاتی درخصوص درخواست ویزای ملی
از تاریخ اول اکتبر ۲۰۱۹ (برابر با ۹/۷/۱۳۹۸) باید همهی مدارک مربوط به درخواست ویزای ملی را بهمراه ترجمهی آنها به زبان آلمانی ارئه نمایید.
لطفاً توجه داشته باشید که فقط درخواستهایی پذیرفته شده و مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت که مدارک مربوط به آنها بصورت کامل تحویل داده شده باشند.
و البته اینکه روادید (ویزای) ملی چیه؟
روادید ملی همان روادید ورود برای اقامت بلندمدت با هدف و منظوری خاص می باشد (بیش از ۳ ماه) که در قانون پیش بینی شده است. این نوع روادید معمولاً برای مدتی مشخص، در برخی موارد خاص تا یک سال، صادر می گردد. بسته به هدف از اقامت، می بایست پس از ورود به آلمان، مجوز اقامت آلمان درخواست گردد. برای اتباع خارجی جهت اقامت بیش از سه ماه و یا اقامت همراه با اشتغال و فعالیت کاری، اصولاً الزام روادید وجود دارد. موارد استثنا عبارتند از اتباع کشورهای عضو اتحادیه اروپا، اتباع کشورهای منطقه اقتصادی اروپا و اتباع کشور سویس.
پس هر نوع اقامت بلند مدت بیش از ۹۰ روز، توی این دستهبندی قرار میگیره:
- ویزای جستجوی کار
- ویزای بلوکارت
- ثبت شرکت
- دانشجویی
- پیوست خانواده
- دوره آموزشی ۹۱ روز به بالا
- دوره کارآموزی ۹۱ روز به بالا
با توجه به این اطلاعیه، اگر مصاحبه شما بعد از ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ باشه، شما باید مدارکتون رو “حتماً” به زبان آلمانی ترجمه و تایید کنید.
بله، میدونم، تعداد دارالترجمههای کمتری تو کشور وجود دارن که ترجمه به زبان آلمانی انجام میدن و مجوز گرفتن تایید وزارت خارجه و دادگستری رو دارن. البته که هزینه ترجمه به زبان آلمانی طبق چیزی که قبلاً دز سایت کانون مترجمان رسمی خوندم، ۳۰٪ بیشتر از ترجمه به زبان انگلیسیه.
متاسفانه به هر دلیلی، سختگیریها روز به روز داره بیشتر میشه.
پیشنهاد من اینه در مورد دارالترجمه مورد تایید از خود سفارت سوال بپرسید، تلفن جواب نمیدن معمولاً، ولی میتونین ایمیل بزنین، شاید با فاصله زمانی زیاد، ولی حتماً جواب میدن. (من مدارکم رو به انگلیسی ترجمه کردم، پس شناختی از دارالترجمه مناسب و تایید شده به زبان آلمانی ندارم)
موفق باشید.
سلام و وقت بخیر
من البته یادمه، امیدوارم شما هم یادتون باشه که بارها اشاره کردم پیگیر بهروزرسانیهای سایت سفارت آلمان باشید. در آخرین بهروزرسانی، مبلغ تمکن مالی مورد نیاز برای درخواست ویزای جستجوی کار افزایش پیدا کرده.
اگر یادتون باشه، قبلاً در مورد تمکن مالی نوشته بودم که حداقل با ۴۳۲۰ یورو، معادل ریالی رو باید توی حساب بانکیمون داشته باشیم. این مبلغ در ویزاهای اخیر ثبت شده و در فرودگاه ورودی در آلمان هم ارز همراه مسافر چک شده (به صورت تصادفی)
مدارکی دال بر تمکن مالی جهت تأمین هزینههای کل مدت اقامت
گواهی بانکی مبنی بر موجودی حداقل معادل ۴۳۲۰ یورو در حساب بانکی خودتان در ایران، از اول سپتامبر ۲۰۱۹ موجودی باید ۵۱۰۰ و از اول ژانویه ۲۰۲۰ باید ۵۱۱۸ یورو باشد.
(در روادید شما قید خواهد شد که این مبلغ میبایست در زمان ورود به آلمان همراه شما باشد و شما پس از ورود میبایست در آلمان یک حساب بانکی بلوکه (Sperrkonto) باز کنید).
و یا تعهدنامه (دعوتنامه رسمی – Verpflichtungserklärung) مطابق مواد ۶۶ و ۶۸ قانون اقامت آلمان
(قدیمیتر از ۶ ماه نباشد، هدف از اقامت: جستجو برای کار: توان مالی تعهددهنده (دعوتکننده) میبایست اثبات و تأیید شده باشد!)
همونطور که احتمالاً این صفحه رو بوکمارک کردین، میدونین که مدارک مورد نیاز برای مصاحبه برای هر نوع اقامتی در آلمان رو میتونید در این لینک پیدا کنین.
راهنمای درخواست روادید جهت جستجوی کار
این هم به صورت مستقیم لینک مربوط به چکلیست ویزای جستجوی کار.
سعی کنین هر ماه سایت سفارت رو چک کنین. من هم تلاش میکنم همیشه بهروزرسانیها رو اعلام کنم.
موفق باشید.
سلام
۹ مرداد عزیزم، سلام. خوش اومدی. اینچنین شد که رسیدیم به ماهگرد هشتم مهاجرت! ماهگرد هشتم خروج از وطن! ماهگرد هشتم دوری از همه عزیزان. میدونم طبق روال باید سفرنامه رو تموم میکردم، اما به خاطر این روز عزیز، باید یه تنفس به سفرنامه میدادم تا بنویسم که هشت ماه گذشت.
حکمتش چیه که آدم وقتی دست به قلم (تایپ و کیبورد) میشه، رشته افکارش گاهی بههم میریزه و گاهی کلاً مسیر ذهنی و نوشته تغییر میکنه.
اگه بخوام اعتراف کنم، خودم فکر میکردم حتی یک ماه هم دووم نیارم و حالا شده ۸ ماه! الآن ممکنه ازم بپرسین بگم آره هنوز هم گاهی به اینکه ارزشش رو داشت یا نه فکر میکنم و گاهی دلم میخواد برگردم. این درگیریهای فکری شاید واسه همه باشه، من از فکر بقیه خبر ندارم.
هدف باید اینقدر محکم و شفاف باشه که مواقع اینچنینی آدم رو سرپا نگه داره و نذاره جا بزنه. قبلاً هم گفته بودم، مسائل اقتصادی دلیل خوبی برای مهاجرت نیستن. چون به جایی میرسید که دارایی نقدی و توانایی اعتباری بالایی دارید و اون موقع است که احساس خلأ و کمبودهایی به علت عدم وجود دلیل محکم، آدم رو زمین میزنه.
البته من فقط ۸ ماهه دور شدم، هنوز خیلی زوده در مورد چنین مواردی برم بالای منبر. فقط این رو اضافه کنم که مهاجرت تنهایی با مهاجرت با خانواده خیلی متفاوته. وقتی خانواده دارین اینجا، میزان غمگین شدن شما و فشار دوری به مراتب صد درجه کمتره. حداقل عصر وقتی میاید خونه یکی هست یا منتظر یکی هستین، آخر هفته برنامه مشترک دارید و ….
همونطوری که احتمالاً همه این جمله رو شنیدین: “وقتی مستقر شدی، از ایرانیها دوری کن”. من هم مثل همه این رو شنیدم. من دوری نکردم، سعی کردم ارتباطم رو حفظ کنم، ولی اولین دوستی که پیدا کردم، یهو باهام سرسنگین شد و کلاً دیگه جواب مسجهام رو نداد. دچار این احساس شدم که من رو پس زده (همیشه خودم رو مقصر میدونم) همین باعث شد بینهایت محتاط بشم و از بعد از اون کلاً یک بار تو یک دورهمی ایرانی رفتم.
وقتی دوستایی در ایران داشته باشی که هنوز هم به صورت مجازی برات وقت بذارن و با هم چت کنین، یه وقتایی دیگه دنبال برقراری ارتباط جدید نیستی. حداقل برای من برقراری ارتباط خیلی سخت شده و حس میکنم توی سنی هستم که دیگه توانایی آشنا شدن با آدمهای جدید رو نداشته باشم. (حتی اسم همکارهام رو یادم میره – شاید بیربط باشه یا تحت تاثیر عامل دیگه). وقتایی که دیگه خیلی خسته باشم یا احساس تنهایی کنم، ترجیح میدم طول مکالمه رو با خانواده بیشتر کنم.
این اتفاق بعد از مهاجرت برای همه نمیفته، پس تجربه شخصی من رو تعمیم ندین به کل، شاید برای شما جور دیگری اتفاق بیفتد. این مسئله به روحیه فردی شما و جامعهای هم که بهش وارد میشید بسیار وابسته است.
همونقدری که مهاجرت شیرینه، تجربه تلخ هم داره. من هم از این چرخ گردون مصون نبودم و تلخی روزگار چشیدم. اما آنچنان تلخ نبوده.
فکر میکنم یک متن حدود ۵۰۰ کلمهای برای ماهگرد هشتم کافی باشه.
نهمین ماه مهاجرت سلام
سلام
این نوشته رو باید دیروز مینوشتم، ۹ تیر، ولی امروز نوشتم، ۱۰ تیر، پس شد: ۷ ماه و یک روز!
۷ ماه و یک روز و به عبارتی ۲۱۳ روز از ۹ آذر ۹۷ گذشت. از اون روزی که اومدم که بمونم! اومدم تا قدم تو قسمت بعدی سرنوشتی بذارم که خودم خواستم و خودم ساختم (دست خدا و حمایت همه آدمایی که به نوعی تاثیرگذار بودن رو نمیشه نادیده گرفت).
شاید روزی برسه که خودم نسبت به مسیری که پشت سر گذاشتم، عالمتر بشم و دانش بیشتری پیدا کنم به تمام عواملی که دست به دست هم دادن تا من به یکی از آرزوها / اهدافم برسم.
مهاجرت هم مثل همه بخشهای دیگه زندگی، سختیهای خودش رو داره، مدینه فاضله هم نیست. بحث سنگینی کفه ترازو هست.
البته میتونم اعتراف کنم که هیچی سنگینتر از خانواده نیست که امثال من، به هر دلیلی، دوری ازشون رو انتخاب میکنیم و مجبوریم کلاً تو سنجش، وزنه خانواده رو کنار بذاریم.
بگذریم از این حرفا!
۷ ماه گذشت.
چشم رو هم بذارم، ۷ سال گذشته.
سلام
۶ ماه گذشت، ۶ ماه از ۹ آذر ۱۳۹۷، آخرین لحظههای حضور در وطن به عنوان شهروند گذشت! درسته تا ابد وطن من ایرانه، ولی فعلاً محل زندگی، کسب درآمد و اقامت من کشور دیگهای محسوب میشه.
همه آدمها واسه مهاجرتشون قصه دارن، من هم قصه خودم رو دارم که یه جاهایی بهش اشاره کردم، اما قصه و هدف اصلی، همیشه تو دل آدم میمونه!
شاید من جز اون دسته آدمایی بودم که آرزو دارن تو یه کشور دیگه زندگی کنن، شاید هم نبودم! فقط در ششمین ماهگرد از خروج از وطن و دورتر شدن از ساحل امن (خانواده)، دوست دارم این رو بگم که مهاجرت با همه چالشهایی که من فکرش رو میکردم فرق داشت و داره!
پیش از ورود به هر کشوری، حتی برای سفر، در مورد امور اداری، فرهنگ و اصول اون کشور بیشتر مطالعه کنید و به گروههای تلگرامی و تجربههای شخصی افراد بسنده نکنید. در واقع این رو میتونم دو چندان تاکید کنم که به تجربههای فردی هیچکسی اعتماد نکنید!
توی این ۶ ماه، شاید اگر به اندازه ۶ سال نباشه، ولی به اندازه ۳ سال بزرگتر شدم!
و در آحر:
۶ ماه گذشت!
سلام
این پست به تمامی کشورها و زبانها قابل تعمیمه!
بدون زبان آلمانی، فکر آلمان رو از سرتون بیرون کنین. مگر اینکه “برنامهنویس” باشید. در این صورت هم فقط شانس بیشتر از ۵۰ درصد دارید، شانس صددرصد از آن کسی میشه که زبان آلمانی رو راحت بتونه صحبت کنه و انگلیسی رو هم بلد باشه.
بدون زبان آلمانی، به آلمان مهاجرت نکنید.
چرا؟
جوابش ساده است، زبان رسمی کشور، آلمانیه. تمام کارهای اداری و دولتی شما به زبان آلمانی پیگیری میشه، همه نامهها، قراردادها، هر چیزی که برای شما ارسال میشه به زبان آلمانیه، هر جایی بخواید مراجعه کنید و کاری داشته باشید، آدمها آلمانی زبانن.
تو شهرهای بزرگتر هستن کسایی که انگلیسی باهاتون صحبت کنن، ولی قانون نانوشتهای بین آلمانیها به خصوص تو مراکز اداری وجود داره که وقتی کسی انگلیسی حرف میزنه، راهش ندین. این اتفاق برای من افتاده! تو یه سازمان اداری آلمان، به علت اینکه انگلیسی حرف میزدم راهم ندادن و گفتن حق نداری انگلیسی حرف بزنی! با اعتراض رو بخش شکایت سایت شون یه جلسه برام گذاشتن که عذرخواهی کنن و وقت ملاقات دیگه ای بهم دادن، در نهایت هم قرار ملاقاتم رو کنسل کردن چون بهشون ایمیل دادم که من انگلیسی زبانم و لطفاً کارمند انگلیسی زبان به من اختصاص بدین. به همین سادگی! تو جلسه عذرخواهی هم چندین بار به من گفتن تو سازمان ما کسی حق نداره انگلیسی حرف بزنه! قانون نانوشتهای که اصلاً وجود نداره ولی میتونن! کشورشونه!
در هر صورت اگر میخواید همه درآمدتون رو برای مترجم خرج کنین، بدون زبان آلمانی بیاید آلمان. یادتون باشه کسایی که باهاشون دوست میشید، همیشه فرصت ندارن همراه شما بیان برای کارهای اداری.
در نهایت، حتی اگر برای هیچ کاری هم زبان آلمانی نیاز نداشته باشید، گرفتن اقامت دائم (۲۱ ماه) و در نهایت گرفتن پاسپورت آلمانی، مدرک زبان آلمانی اجباریه.
در نهایت اینکه، بالاخره یه جایی ندونستن زبان آلمانی کار دستتون میده.
در نهایت اینکه بالاخره با دونستن زبان آلمانی، تو سازمانها، به خصوص واسه تمدید اقامت و مشابه، زبان آلمانی خیلی بهتون کمک میکنه.
در نهایت اینکه ۱۰۰% آدما آلمانی زبانن، راحتتر میتونین ارتباط برقرار کنین.
در نهایت اینکه، زبان رسمی کشور آلمانیه!
– – –
بدون زبان فرانسه، نرید فرانسه
بدون زبان آفریقای جنوبی، نرید آفریقای جنوبی
بدون زبان چینی، نرید چین
– – –
پینوشت ۱: آدمهای زیادی اینجا حداقل تو برلین هستن که بدون آلمانی دارن زندگی میکنن، اما، در نهایت دونستن زبان آلمانی به نفع شماست.
پینوشت ۲: یادگیری زبان آلمانی در ایران به مراتب کم هزینه تره.
پینوشت ۳: حداقل تا سطح B1 زبان آلمانی رو یاد بگیرید.
پینوشت ۴: این یادگیری زبان برای کسی خوبه که قصد اقامت دائم و زندگی همیشگی در آلمان داشته باشه، اگر صرفاً برای مدت کوتاهی قصد اقامت در آلمان رو دارید، خب میتونین با زبان انگلیسی زندگی کنین دیگه.
این تقریباً قدم آخره و شروع قدمهای بزرگتر. تاریخ مصاحبه شما، از طریق ایمیل (ایمیل_دوم) به شما ارسال میشه، تقریباً ۵ هفته قبل از تاریخ مصاحبه. پس شما فرصت دارین برای تکمیل فرم، انتخاب تاریخ رفتن، تکمیل مدارک مربوط به قرارداد کاری، عکس بیومتریک، تمکن مالی و تمام مواردی که در ۱۳ قسمت قبل براتون نوشتم.
اگه یادتون باشه دو تا چکلیست داریم:
چکلیست برای ویزای جستجوی کار چکلیست برای بلوکارت
حالا تو این مرحله چرا این دو تا چکلیست مهمن؟ ترتیب چیدن مدارک برای ارائه به سفارت در روز مصاحبه! بله بله، نظم و ترتیب برای سفارت آلمان خیلی مهمه، اینکه مدارکتون رو بر اساس چکلیست بچینید و کاملاً مرتب باشه، شانس خوشاخلاقتر و خوشبرخوردتر بودن آفیسر رو بالاتر میبره [ضمن حفظ احترام به تمامی کارمندان عزیز سفارت آلمان، دوستون دارم، مرسی، خدا قوت] و البته سرعت مصاحبه هم بالاتر میره و استرس خودتون هم کمتر میشه.
شما مدارک رو باید در دو نسخه تهیه کنید، یکی نسخه اصلی و نسخه دوم کپیها و هر دو رو هم به سفارت در زمان مصاحبه تحویل میدین. مدارکی که ترجمه و تایید شدن، از ترجمه و تایید سفارت باید کپی بگیرید. نیاز به نسخه اصلی ترجمه نیست.
روز مصاحبه دیگه به جز دریافت مدارک چه اتفاقی میفته؟ شاید بهتر باشه از لحظه اول شروع کنم.
رسیدیم به روز مصاحبه موعود، سفارت آلمان
آدرس: خیابان فردوسی، نرسیده به چهارراه استانبول. بین چهارراه استانبول و کوچه برلن، رو به روی بانک ملی، خیلی راحته. بهتره با تاکسی یا مترو برید، چون جای پارک نیست و البته طرح ترافیک هم هست اون منطقه. مترو امامخمینی که پیاده شید، با یه تاکسی راحت میتونید برید جلوی سفارت، اگر هم صبح زود باشه مصاحبه، که راحت با اسنپ یا تپسی میتونید برید.
سفارت تقریباً شبیه همین دو تا عکسی هست که تو این پست گذاشتم، ولی یه کم برگردیم به عقب، وقتی رسیدین دم در سفارت، برگه وقت شما (همون متن ایمیل دوم) و پاسپورت شما رو چک میکنن. اگر تو این فاصله ثبتنام برای وقت مصاحبه و روز مصاحبه پاسپورتتون رو تمدید کردین، هر دو پاسپورت رو با خودتون ببرید.
از راهرو اول که بازرسی هست رد میشید، محوطه بعدی کابین اول به شما نوبت میدن، بعد از اون موبایل رو باید تو صندوق بذارین و وارد ساختمون کنسولی بشید و منتظر باشید تا شماره یا اسم شما رو صدا کنن.
روز مصاحبه من، وقتی توی کابین نوبت گرفتم، یه برچسب روی پاسپورت من چسبوند و گفت برو پاسپورتت رو به باجه ۷ تحویل بده. وقتی رفتم، یک نفر پای باجه ۷ بود، من پاسپورتم رو تحویل دادم و آفیسر گفت که منتظر باش تا صدات کنم.
موقع مصاحبه، اول دسته اول مدارک (اصلیها) رو تحویل گرفت، بعد دسته دوم مدارک (کپیها) رو تحویل گرفت و بعد از اون آفیسر چند دقیقهای رفت و با یه برگه سوال برگشت.
یکی یکی سوالها رو از من پرسید و من جواب دادم.
- سن
- تحصیلات
- رشته
- عنوان شغلی
- به چه زبانی میتونی صحبت کنی؟
- با زبان انگلیسی* خودت رو معرفی کن، بگو چرا میخوای بری آلمان و هدفت چیه و میخوای چی کار کنی؟
- تا حالا به آلمان سفر کردی؟ چه زمانی و با چه هدفی؟
- رفتی آلمان، ساکن شدی، رفتی سر کار؟ بعدش چی کار میکنی؟
- خانواده در آلمان داری؟
- کدوم شهر میری؟
۹ ماه از این مصاحبه گذشته و متاسفانه همه سوالها رو یادم نمیاد، ولی تمامی سوالات در همین راستا بود. در راستای همون انگیزهنامه که باید بنویسیم و براشون مهمه که به زبان آلمانی یا انگلیسی مسلط باشین و بتونین مکالمه کنین.
اگر هم به سوالات دقت کنین، هر کدوم مربوط به یکی از مدارکی که آماده کردین میشه. سوالات دیگه هم مرتبط با شغل من و مدارک شرکت ازم پرسید که برای هر شخص متفاوته.
بعد از مصاحبه، انگشتنگاری انجام شد و تمام! به همین سادگی، کمتر از ۱۰ دقیقه!
بعد از مصاحبه چی میشه؟ برای ویزای جستجوی کار حداقل ۴ هفته و ویزای بلوکارت حداقل ۴ ماه زمان لازمه تا پرونده بررسی بشه، البته این اعداد میانگین هستن و ممکنه کمتر یا بیشتر هم بشن.
دوباره بریم سراغ چکلیست سفارت:
جستجوی کار
کل فرایند رسیدگی به درخواست روادید از زمان ارائه درخواست معمولا ۴ هفته زمان می برد. البته ممکن است نیاز به زمان بیشتری نیز وجود داشته باشد. به محض این که در مورد درخواست شما تصمیم گیری شد، بطور تلفنی با شما تماس حاصل خواهد شد. به پرسش های مربوط به پیگیری وضعیت درخواست، تنها پس از گذشت ۴ هفته از زمان ارائه درخواست، پاسخ داده خواهد شد.
بلوکارت
کل فرایند رسیدگی به درخواست روادید از زمان ارائه درخواست معمولا ۴ لغایت ۶ ماه زمان می برد. البته ممکن است نیاز به زمان بیشتری نیز وجود داشته باشد. به محض این که در مورد درخواست شما تصمیم گیری شد، بطور تلفنی با شما تماس حاصل خواهد شد. به پرسش های مربوط به پیگیری وضعیت درخواست، تنها پس از گذشت ۳ ماه از زمان ارائه درخواست، پاسخ داده خواهد شد.
شاید بهترین حالت این باشه پیش از اومدن جاب آفر بگیرید و با شرکتها صحبت کنید و وقتی وارد آلمان شدید، قرارداد رو امضا کنید. البته در نهایت باید ببینید چی به صلاحه و برای شما بهتره.
و در نهایت اینکه، من تجربههای خودم رو نوشتم و قطعاً همه چیز رو نمیدونم، این سایت رو مطالعه کنید و همینطور هر جای دیگه که در مورد این ویزاها نوشتن.
– – –
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت اول
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دوم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت سوم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت چهارم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت پنجم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت ششم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت هفتم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت هشتم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت نهم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دهم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت یازدهم
آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دوازدهم
آلمان – اقامت بلند مدت – بلوکارت
آلمان – اقامت بلند مدت – مصاحبه سفارت
– – –
پینوشت ۱: خب؟ سوال؟
پینوشت ۲: این کلمه آفیسر رو زیاد خواهید شنید، نمیدونم چرا، ولی من خودم از روز اول به این کلمه عادت کردم و کلاس گذاشتن یا غیره هم نیست.
دستهبندیهای ویژه
نوشتههای تازه
دستهها
- آن روی مهاجرت (۱۰۶)
- چالشهای مهاجرت (۱۰)
- زندگی در آلمان (۱۴)
- کاریابی (۶)
- گاهشمار مهاجرت (۲۷)
- ماهگردها (۲۱)
- مهاجرت به آلمان (۲۵)
- مهاجرت کهکشانی (۱۹)
- یادگیری زبان (۲)
- دل نوشته ها (۳۰۷)
- آشپزی (۴)
- اندوهنامهها (۷)
- چالش – ۳۰ روز وبلاگنویسی (۶)
- داستاننویسی (۲)
- نوشتن (۸)
- سفرنامه (۴۷)
- رستوران (۶)
- علم و فناوری (۱۳۰)
- اپلیکیشن (۹)
- بازاریابی (۵)
- شبکه های اجتماعی (۲)
- پژوهش (۲)
- دنیای استارتاپها (۲۵)
- استارتاپ گرایند (۱)
- استارتاپویکند (۱۵)
- ماشین استارتاپ ناب (۷)
- کارگاه تخصصی (۲)
- معرفی سایت (۵۰)
- نرم افزار (۱۸)
- همایش (۳)
- کتاب و کتابخوانی (۵)
- گردشگری (۴۳)
- شیراز (۲۸)
- مطالب عمومی (۶۵)
- سلامت (۱۶)
- شکواییهها (۲)
- هنری (۱۲۴)
بایگانی
- آذر ۱۴۰۲ (۱)
- مهر ۱۴۰۲ (۱)
- شهریور ۱۴۰۲ (۱)
- دی ۱۴۰۱ (۲)
- آذر ۱۴۰۱ (۱)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱)
- تیر ۱۴۰۱ (۳)
- خرداد ۱۴۰۱ (۳)
- اردیبهشت ۱۴۰۱ (۱)
- دی ۱۴۰۰ (۳)
- آذر ۱۴۰۰ (۲)
- مهر ۱۴۰۰ (۳)
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- فروردین ۱۴۰۰ (۱)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱)