سلام
غم همسایه دیوار به دیوار شادیه و متاسفانه با خبر شدم پدر یکی از صمیمیترین و بهترین دوستانم فوت کرده. علاوه بر غم و ناراحتی که خودم از فوت این آدم فوقالعاده دوستداشتنی دارم، حال بد دوستم هم خاطرم رو مکدر کرده. این شد که تصمیم گرفتم این پست رو بنویسم، شاید به خودم و شاید هم بقیه کمکی کرده باشم.
هیچ راهی برای فراموشی چنین غمی وجود نداره، فقط و فقط حضور آدمها اطراف بازماندهها میتونه تسلیبخش این شرایط دشوار باشه.
شاید سادهترین راه حل این باشه:
گریه، همین! غمی که سراغ آدم اومده، آنچنان سخت و جانکاهه که نمیشه از هیچ کسی انتظار داشت ساکت و آروم یه گوشه بشینه و هیچ حرکتی نکنه.
پس بیاید همینجا به خودمون قول بدیم که وقتی کسی عزیزش رو از دست داده و بلند گریه میکنه، حتی فریاد میکشه، هی بهش نگیم آروم باش آروم باش! غمه! درده! و شتریه که در خونه همه ما به وقتش میخوابه!
زمان لازمه تا آدمی بتونه به مرحله پذیرش برسه. این زمان برای هر کسی متفاوته. مثلاً خود من با اینکه به نظر همه خیلی راحت با مرگ کنار میام، هنوز با مرگ پدربزرگم کنار نیومدم، به خصوص که اولین نفری بودم که فهمیدم فوت کردن و خیلی ترسناک بود! ترسناکترین لحظه همه زندگیم. هنوز مثل بچهها فکر میکنم رفتن سفر و برمیگردن. البته ما تو سفریم و به وقتش میریم همونجایی که درگذشتگان رفتن.
اگر میخواین تسلیبخش باشین، اجازه بدین فرد داغدیده پیش شما، با خیال آسوده اشک بریزه و حتی فریاد بزنه تا ذرهای دلش آروم بگیره. گرچه آروم گرفتنی در کار نیست.
چگونه با مرگ عزیزان کنار بیاییم؟ – بیتوته
روشهای کنار آمدن با مرگ عزیزان از دست رفته – فیلیا
– – –
پینوشت: لطفاً برای شادی روح پدر دوستم، فاتحه بخونید و برای آرامش و صبر بازماندههاشون دعا کنین.