سلام
امروز به صورت عجیبی دچار خلأ ذهنی شدم و تمرکز کردن برای نوشتن سخت شده، حتی برای پیدا کردن موضوع مجبور شدم برم سراغ نوتهای توی گوشی و از ایدههایی که برای چنین مواقعی ذخیره کرده بودم بردارم. حتی سایت Days of the year هم نتونست بهم کمکی کنه.
همین پاراگراف بالا، میتونی منتهی بشه به این جمله: یکی از لذتهای کوچک زندگی شاید همین باشه که یه وقتایی ذهنم سرشار میشه از کلی موضوع برای نوشتن و در جایی اونا رو یادداشت میکنم تا در مواقع ضروری استفاده کنم.
یه وقتی بعد از یه پیادهروی خیلی طولانی به خونه میرسیم و یه لیوان آب میخوریم و میگیم آخیش! همین یه لذت کوچیک زندگیه.
یه وقتی یه جوک یا لطیفه میخونیم یا میشنویم و چند ثانیه یا دقیقهای میخندیم، همین هم لذت کوچک زندگیه.
– – –
من یه زمانهایی به شدت دنبال فلسفه هر چیزی بودم، فلسفه و هدف من از خلقت و خیلی چیزای دیگه، موقع فیلم و سریال دیدن دنبال درس زندگی گرفتن بودم. اینقدر این قضیه شدید شده بود که یه دفترچه داشتم که جملههای خوب و تاثیرگذار سریالها رو مینوشتم.
الآن هم گاهی یه جمله از فیلم یا سریال رو ممکنه برای پست وبلاگ استفاده کنم، اما دیگه مثل قدیم درگیر جزییات و درس گرفتن نیستم.
چرا؟
ذهن و مغز به استراحت احتیاج داره، وقتی سریال میبینم، دنبال تفریح و استراحتم، نه درس زندگی گرفتن. خستگیم کمتر میشه! بله من موقع فیلم و سریال دیدن خسته میشدم!
– – –
خب برگردیم سر همون بحث خودمون، لذتهای کوچک زندگی:
یه وقتی به آسمون نگاه میکنیم و یه ابر بامزه میبینیم و خیال و چشممون ابر رو شبیه آدما یا اشیا میبینه، این هم لذت کوچک زندگیه.
یه وقتی از یه غذایی خیلی لذت میبریم، این هم لذت کوچک زندگیه.
یه وقتی از شنیدن یا خوندن یه پیام احساس شادی میکنم، همین لذتهای کوچک زندگیه!
از دیدن فیلم و عکسهای جاهای دیدنی به خصوص طبیعت لذت میبرم. امید دارم روزی ببینمشون، همین هم لذتهای کوچک زندگیه.
با یه تست و سرگرمی چقدر دوستت رو میشناسی ساعتها با دوستام میخندم، این یکی دیگه لذت خیلی بزرگ زندگیه.
واسه امثال ما که دوریم، پدیده تماس ویدیویی با خانواده، دیدنشون لذتبخشه، این هم جز لذتهای بزرگ زندگیه. [یه وقتایی (همیشه) بعد از مکالمه ویدیو با خانواده، انرژی ام ده برابر میشه و کلی احساس خوشحالی بر من مستولی میشه]
گرفتن یه هدیه تولد غیرمنتظره از دوستایی که اصلاً انتظارش رو نداری، همین هم لذتهای بزرگ زندگیه.
نگاه کردن به نوزادهای مردم تو مترو و قطار و لبخند زدن بهشون، این هم لذتهای کوچک زندگیه.
و کلی مثال دیگه که به خاطر خلأ ذهنی امروز شاید به ذهنم نرسه.
خلاصه مطلب اینکه، مگه ما چند سال زندهایم؟ ۳۱ سالش گذشته و معلوم نیست چقدر مونده باشه، عمر دست خداست. شما رو نمیدونم، ولی من “دیگه” انتظار شقالقمر ندارم از خودم.
همین لذتهای کوچک زندگی من را بس!