خیلی وقت پیش، شهریور ۹۶ شاید هم قبلتر این پست رو نوشته بودم که به خاطر از بین رفتن سرور وبلاگ، پستهای قدیمی هم از دست رفت، چون یادم بود چنین پستی نوشتم، جای خالیاش رو گذاشتم تا به وقتش پرش کنم، البته اینکه الآن وقت خودکشی نیست، وقت نوشتن از خودکشی در مقابل خودخواهیه.
اخیراً سریال ۱۳ Reasons Why رو دیدم، موضوع این سریال در مورد دختری هست که خودکشی کرده و ۱۳ دلیل برای اینکه چرا خودکشی کرده! البته موضوع این پست در مورد خودخواهیه بیشتر و اینکه خودکشی به نوعی خودخواهیه شاید!
دوست دارم چند تا مثال بزنم که چرا از نظر من خودکشی خودخواهیه. برای این مثال یه سری روشهایی که ممکنه آدما برای خودکشی استفاده کنن رو بررسی میکنم.
مرگ
شما فرض کن یک نفر که میمیره، کلی دردسر و اینا داره واسه کفن و دفن و مراسم و اینجور چیزا، خب یکی دیگه سنی ازش گذشته، آدما آمادگی مردنش رو دارن، ولی وقتی یه جوون یا آدم سرپا میمیره، علاوه بر این دردسرا، حرف و حدیثهایی که نیش زبون میشه واسه خانوادهاش، داغ عزیز رو هزار و صدهزار برابر میکنه!
این اگر خودخواهی نیست پس چیه؟
خودکشی با مترو
شما فرض کن یک نفر، خودش رو پرت کنه جلوی مترو، اگر اتفاق به قطع عضو و مرگ از شدت خونریزی نرسه و اون شخص درجا بمیره، تصور کنین برای جمع کردن بدن نیمهجان یا بیجان این شخص، چند نفر و چه نیروهای امدادی درگیر میشن و چقدر زمان درگیر میشه و وقت اون همه آدم دیگه که دنبال زندگیشون هستن چطوری تلف میشه!
این اگر خودخواهی نیست پس چیه؟
خودکشی با قرص
شما فرض کن یک نفر، بره داروخونه یا سر گنجه قرص خانجون و آقاجون و هر چی دارو هست مصرف کنه، جز اینکه این روزا داروهای خانجون و آقاجون یا گرون شده یا نایاب و با این کارش ضرر بزرگی به اون پیرمرد پیرزن بیچاره زده، فرض کنین نمیره، و کار فقط به شستشوی معده برسه یا در بدترین حالت به زندگی نباتی یا کما یا هر مشکل دیگه که با خوردن قرص پیش میاد، خانواده چه گناهی کردن؟
این اگر خودخواهی نیست پس چیه؟
خودکشی با پریدن از ارتفاع
شما فرض کن یک نفر، بره بالای یه ساختمون بلند، خودش رو پرت کنه پایین، چه کاریه خب؟ تا کلی وقت باید خون پاشیده به در و دیوار رو پاک کنن! رفتگر بیچاره چه گناهی کرده؟ یا اگه این آدم تو روز روشن چنین کاری کنه، آدمهایی که این صحنه رو میبینن چه گناهی کردن؟
این اگر خودخواهی نیست پس چیه؟
خودکشی با دار زدن
شما فرض کن یک نفر، تو این ساختمونهای بساز بنداز، خودش رو از لوستر حلق آویز کنه، در بهترین حالت، میافته پایین و دست و پاش میشکنه که خب دردسری میشه واسه خانواده و اطرافیان! در بدترین حالت هم سقف بساز بنداز خونههای امروزی میریزه و کف خونه همسایه طبقه بالایی که خیلی هم بداخلاقه خراب میشه! خدا رحم کنه!
این اگر خودخواهی نیست پس چیه؟
در نهایت اینکه، شاید درسته ما اختیار داریم، ولی یه چارچوبی هم هست که باید مراعات کنیم، همین که به اطرافیان آسیب نرسونیم.
خودکشی راهحل نیست، پاک کردن صورت مسئله است.
– – –
پینوشت: یه حسی بهم میگه پستی که اولین بار نوشته بودم در این رابطه، به مراتب چند درجه بهتر بوده، اما چارهای نیست، آدمی در هر لحظه متفاوت فکر میکنه و اگر اندیشه در لحظه ثبت نشه ممکنه فراموش بشه! از بین رفتن سرور وبلاگ هم حکم آتشسوزی اتاقی رو داره که دستنوشتهها اونجاست.