سلام
این جمعه، از جمعه قبلی هم سیاهتره! اینقدر همه چیز وحشتناکه که جسمم دیگه نمیکشه و مغلوب میگرن شدم!
شاید باید سکوت کرد، اما سکوت بیشتر به چه قیمتی؟
روزهامون سیاه شدن، از ترس جنگ! از ترس هر اتفاقی!
روزهای همه ما سیاه شدن، چه ساکن ایران باشیم و چه نباشیم! همه همدردیم! غم هم رو بشنویم و کنار هم باشیم.
– – –
تمام دنیا دارن میگن سقوط هواپیمای اوکراینی روز چهارشنبه، موشک خودی بوده. من نمیخوام باور کنم. با هر کسی که گمانههای مرتبط رو پخش میکنه بحث میکنم. میگم تا وقتی چیزی تایید نشده، گمانه پخش نکن، آدما رو نترسون! افکار رو مشوش نکن!داغ خانوادهها رو تازه نکن!
صبر کنیم، صبر! صبر! صبر!
روزهای تلخی شده، روزهایی که شاید هیچوقت درمانی براش پیدا نشه! زخمهایی که شاید هیچوقت درمان نشن!
من، آدمی که از هر بحث و مباحثهای فراری بود، با جزییات و پیدا کردن منابع مختلف، دارم تلاش میکنم جلوی پخش شدن هر چه بیشتر گمانهها رو بگیرم!
مطمئنم اطرافیانم از من بیزار شدن، از اینکه مقابلشون ایستادم و تلاش میکنم بیش از پیش امیدمون رو از دست ندیم!
تلاش میکنم بازیچه این جریانات نشیم!
تلاش میکنم نفرت موجود، هراس موجود و هر حسی که باعث این مقابله شده، چشم ما رو کورتر نکنه!
ما همه از اون خاکیم، امیدمون نباید از اون خاک قطع بشه! دعا کنیم، فقط دعا کنیم این گمانه اشتباه باشه.
همه کوریم! همه! فرق است بین واقعیت و حقیقت!
که حقیقت آن است که میپنداری و واقعیت به وقوع میپیوندد!
که کاش اجازه ندیم هیجانات، احساسات و جو رسانهای، چشم ما رو به واقعیت ببنده! باعث نشه عجله کنم تو قضاوت کردن! ما که قاضی نیستیم!
من تلاش میکنم تا صبور باشم، و تا آخرین لحظه امیدم رو حفظ کنم. تا آخرین لحظه هیچ گمانهای و هیچ حقیقتی رو به عنوان واقعیت منتشر نکنم.
من نسبت به محیط اطرافم و انسانهای اطرافم مسئولم و نباید هیچ آسیبی به روح آنها بزنم و با تمام جریانات همدست بشم، که هم خودم آسیب ببینم و هم باعث تشویش افکار بقیه بشم.
تا نتیجه صبر کنیم!
– – –
آپدیت در ۲۱ دی: این پست سند حماقت منه! سند امیدی که ناامید شد، برای همیشه!