روز جهانی زن vs زندگی فارغ از جنسیت

post425

امروز ۸ مارس، روز جهانی زن نام‌گذاری شده. این پست رو می‌خوام به سبک آنچه از دل برآید، لاجرم (و البته ایشالا) بر دل نشیند بنویسم.

من یک انسانم نه زن!

من یک انسانم فارغ از جنسیت!

من یک انسانم، فارغ از همه تابوها!

من یک انسانم، فارغ از همه کلیشه‌ها!

من یک انسانم، فارغ از همه محدودیت‌ها!

من یک انسانم، فارغ از همه بایدها و نبایدها!

….

من شاید فمنیست باشم، شاید نباشم، میگم شاید، چون هیچ‌وقت در مورد این موضوع مطالعه نکردم، پس صلاحیت ابراز نظر در موردش رو ندارم. من فقط و فقط می‌تونم از تمام چیزهایی که “گفتند: تو زنی! نمی‌توانی” و “توانستم” بگم.

شاید یکی از محرک‌های قوی توی زندگی من همیشه همین بوده، وقتی مخالفت یا محدودیتی برای انجام کاری دیدم، انگار باید حتماً به سرانجام می‌رسوندمش.

چه تو دوره دانشگاه، چه تو حوزه کاری، چه فعالیت‌های داوطلبانه و چه استقلال و چه مهاجرت.

شاید روی صحبت این پست، بیشتر به دخترها باشه، شاید هم همه. چون از نظر من تابوی جنسیت رو باید شکست. فقط این رو می‌دونم که به خاطر همه محدودیت‌های فرهنگی که ممکنه تو کشورمون باشه، شرایط برای دخترها همیشه به مراتب سخت‌تر بوده! اما، لذت رسیدن به هدف با وجود همین پستی و بلندی‌هاست.

و الا اگه قرار باشه آدم یک به دو به آخر مسیر برسه، پس کی لذت ببره؟

[اینجا باید یه پرانتز باز کنم: ممنونم از خانواده‌ام که صبوری کردن در مقابل تمام خواسته‌های تابوشکنانه من.]

من همیشه با دخترهای زیادی هم صحبت شدم در مورد همین محدودیت‌های موجود که ریشه در فرهنگ ما داره، همه بخش‌های فرهنگ ما بد نیست، ولی اگر چیزی هم به نظرتون بد میاد، اصلاحش کنید، یه جنگ نرم لازم داره.

تو زنی! نمی‌توانی!!!

برای من این عبارت فقط یک معنی داره، تنها ناتوانی وابسته به جنسیت بحث زایمان هست که زیرساخت آفرینش انسان اینطوری بوده، که البته خیلی دوست دارم با خدا بشینم چای بنوشم و ازش سوال بپرسم، یکی از سوال‌ها همینه، که خدایا، چرا؟ چون به نظر شخصی من، پایه خیلی از این تفاوت‌های اجتماعی ریشه در همین مقوله بشر داشته و هنوز هم داره.

باز تاکید می‌کنم، من دانش و مطالعه‌ای در این زمینه‌ها ندارم، صرفاً برداشت خودم رو از وقایع می‌نویسم.

تو زنی! نمی‌توانی!!!!!

من نمی‌تونم وزنه ۲۰۰ کیلویی بلند کنم؟ باشه قبول! ولی من چمدون ۴۰ کیلویی خودم رو راحت بلند می‌کنم! این ربطی به جنسیت نداره، توان بدنی من اینقدره! چه بسا زن‌های قوی هستن که تو مسابقات جهانی هم شرکت می‌کنن.

تو زنی! نمی‌توانی!!!!!!!

من نمی‌تونم راننده بشم؟ باشه قبول! رفتم کلاس، یاد گرفتم، بدون اجازه ماشین رو هم برداشتم و شد! من راننده شدم! من به همه نتوانستن‌ها پشت کردم!

تو زنی! نمی‌توانی!!!!!!!!!

من نمی‌تونم تنها زندگی کنم؟ مستقل باشم؟ باشه قبول! من تنها زندگی کردم، من و خیلی از دخترهای اطرافم، تنها زندگی کردیم! ما توانستیم! ما می‌توانیم.

تو زنی! نمی‌توانی!!!!!!!!!!!

ما انسانیم، همه ما، با توانایی‌های مختلف و متفاوت و فارغ از جنسیت! هر کسی به حد و اندازه خودش استعدادهای متفاوتی داره.

من خودم رو با دیروز خودم مقایسه می‌کنم نه با اطرافیان!

من خودم رو با اهداف خودم مقایسه می‌کنم نه با اطرافیان!

من خودم رو با آرزوهای خودم مقایسه می‌کنم نه با اطرافیان!

منِ انسان، انسانِ نوعی، خودم و توانایی‌های خودم رو می‌شناسم و در راستای اهدافم قدم برمی‌دارم.

من، منم!

فقط من!

یک شخص!

یک انسان!

یک هویت!

یک هویت مستقل!

یک هویت مستقل از جنسیت!

اگر انسان هستید و محدودیت‌های زندگی شما رو به ستوه آورده، اگر فکر می‌کنید همه مسیرها بن‌بسته، اشکالی نداره، شما پرواز رو یاد بگیرید!

– – –

و البته:

روز جهانی زن مبارک – برابرخواهانه

post425-2

– – –

پی‌نوشت: خواستن توانستن است.

اشتراک گذاری: