پدیدهای به نام جسوف
دوست داشتم در مورد موضوعی که خیلی این روزها میبینم یه پست بنویسم، حالا اینکه این موضوع چی هست رو من اسمش رو میذارم پدیده جسوف* یا جو گرفتگی. از روزی که اولین برف شیراز بارید و همهی اینستاگرام فیسبوک پر شد از عکسهای برفی دلم میخواست این پست رو بنویسم که در دو ماهه گذشته به خاطر مشغله زیاد فرصت نشد. از اونجاییکه روز آخر سال هست و باید فعالیتهای سال گذشته جمعبندی بشه این پست رو مینویسم. چه بسا این روزا باز هم موارد مشابهش داره دیده میشه.
روزای برفی، روزای قشنگی بودن، من به شخصه به خاطر مشغله زیاد و اینکه دو هفته فقط سرم تو لپتاپ بود، حتی یک ذره بارش برف رو ندیدم و تنها زنجیر اتصال من به برف همین عکسهای دوستانم بود و خوشحال بودم حداقل میتونم بازی کردن بقیه رو از همین عکسها دنبال کنم.
این روزا، با هجوم بهار و شکوفهها، شبکههای اجتماعی پر شدن از عکس شکوفهها و جملههای پرطراوت و قشنگی که عکاس با ذوق هنری خودش زیر عکس به عنوان کپشت (Caption) اضافه میکنه.
چند روز پیش همزمان با چهارشنبه سوری، همه جا پر بود از عکس و فیلم آتیش و آتیشبازی و موارد مرتبط.
امروز، با نزدیک شدن به تحویل سال، همه عکس از مقدمات سفره هفتسین و آماده کردنش و در نهایت سفره هفتسین 93 خودشون میذارن. عکسایی پر از طراوت و شادابی و حس زندگی.
با عکس سلفی که از اسکار پخش شد و همه جا منتشر شد، این روزا اینستاگرام و فیسبوک پر شده از عکسای #سلفیطور که دوستان خوشذوق به حالتهای مختلف به تقلید یا صرفاً جهت تفریح چنین عکسی میگیرن.
همه اینا رو گفتم تا در نهایت برسم به این:
در تمام این عکاسیها و سوژههای عکس مناسبتی یه سری افراد همیشه مخالف هستند که با عبارت “مسخرهاش رو درآوردین” به استقبال شور و شوق بقیه میرن و این طراوت و ذوق بقیه رو به سخره میگیرن.
حالا دلیل مخالفت اونا چی هست رو من نمیفهمم. به نظرم عکس خاطره است و انتشارش، شریک کردن بقیه در اون خاطره. و البته هر عکس و سوژهای زمان و مناسبت خاص خودش رو داره، مسلماً اگه وسط تابستون عکس برفبازی بذاریم احمقانه به حساب میاد، پس کاملاً طبیعی هست زمانی که برف میباره همه عکس برف بذارن.
من مخالفت این مخالفای همیشگی که همیشه ساز مخالف میزنن رو درک نمیکنم. فقط میدونم این مسئله هم باز برمیگرده به حقوق متقابل و این جبهه روشنفکری احمقانه که این روزا حسابی جریان داره: “تا با من موافقی حرف بزن، مخالف شدی خفه شو”.
حالا چرا اسم این اتفاق رو گذاشتم جسوف، از طرفی هم سرف موافق رو شامل میشه و از طرفی سمت مخالف، که البته روی صحبت من بیشتر مخالفان هستن. اینقدر دچار جوگرفتگی و جسوف میشن که حتی اگر خودشون هم از برف لذت ببرن برای ثابت کردن مخالفتشون همه باورها و علائق خودشون رو فقط به خاطر لجبازی انکار میکنن، اینطوری نباشیم.
برف میاد عکس برف بذاریم، عیده، عکس بهار و طراوت و زندگی بذاریم. واسه شاد بودن لازم نیست خلاف جریان آب شنا کنیم. همین شادیهای کوچیک به زندگی معنا میده. هوای پاک تنفس کنیم.
– – –
پینوشت: در دوره راهنمایی، یه دفترچه اصطلاحات الفنون کلاس سوم 1 داشتیم که اصطلاحاتی که در سه ساله راهنمایی در کلاسمون ساخته بودیم رو در اون نوشته بودیم، “جسوف” یکی از کلمههایی بود که در اون سال ساختیم.
یک دیدگاه بگذارید