نمیدانم نمیدانم نمیدانم
سلام
هر چی بیشتر میگذره، بیشتر با حجم اقیانوس علم روبهرو میشم و هی بیشتر میفهمم که هیچی نمیدونم. برای شما نمیدونم چطوریه، ولی من از این همه ندانستن، دچار هراس میشم.
هراس اینکه وقت کم بیارم! هراس اینکه نتونم همه چیز رو یاد بگیرم.
روی صحبتم به همه علوم دنیا نیست، به همین شاخه تخصصی شغل خودمه که هر چی بیشتر میگذره، بیشتر حس میکنم موضوعات بیشتری برای یادگیری هست و من وقت کم میارم.
– – –
حالا اگر کمی این رو تعمیم بدم به علوم دیگه، من در مورد علوم دیگه چیزی نمیدونم، چه لزومی داره وقتی چیزی نمیدونم اظهار نظر کنم؟
من در مورد اقتصاد چیزی نمیدونم!
من در مورد سیاست چیزی نمیدونم!
من در مورد صنعت هوا و فضا چیزی نمیدونم!
من در مورد مکانیک و خودروها چیزی نمیدونم!
من فرصت ندارم همه چیز رو یاد بگیرم، پس وقت رو میذارم رو روی یک علم و تخصص تمرکز میکنم و در همون حوزه میتونم یادگیریهای خودم رو به اشتراک بذارم، چه بسا تجربه من، برای دیگری مناسب نباشه. خاصیت علم مارکتینگ همینه!
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد!
یک دیدگاه بگذارید