سفرنامه اروپا – قسمت نهم – روز چهارم بعدازظهر تا شب
کل قسمتهای این سفرنامه به بهانه این قسمت نوشته شده [قلب] [قلب] [قلب]
بعدازظهر روز شنبه، ۲۰ مرداد، برای همیشه در قاب خاطرات فوقالعاده زندگیم حک شده، اینقدر که این تجربه و خاطره زیبا و عمیقه. حس اون لحظات و اون خاطره شاید در قالب کلمات نگنجه، ولی تمام تلاشم رو میکنم این بهترین خاطره سفر رو باهاتون شریک شم.
بعد از خوردن ناهار و کمی استراحت، گردش در پاریس رو شروع کردیم. اول از همه به گالری لافایت (Galeries Lafayette) رفتیم. طراحی داخلی این گالری فوقالعاده زیبا و دیدنی بود. علاوه بر این، بام این گالری و مرکز خرید رو هم به جاذبه گردشگری تبدیل کرده بودن که میشد منظرههای زیبایی از پاریس رو از بام این گالری تماشا کرد.
زیبایی طراحی داخلی این مرکز خرید مسحورکننده بود. البته مسحورکنندگی شاید فقط برای یک لحظه، این گالری اینقدر زیبا بود که میشد ساعتها به طراحی زیباش خیره شد و لذت برد.
روی بام این گالری، فضاسازی زیبایی داشت، دیوارههای سبز و پر از گل و گیاه که تناقض عجیبی با معماریهای کلاسیک شهری پاریس داشت و دوربینهایی برای دیدن راه دور. دیدن این گالری / فروشگاه زیبا از خوبیهای گردش رفتن با دوستایی بود که ساکن اون شهر هستن و گوشه به گوشه پاریس رو بلدن.
بعد از دیدن گالری و بام اون، پیاده به سمت Jardin du Palais Royal رفتیم، ورودی اولین ایستگاه مترو پاریس رو دیدم و به دوستام گفتم من شنیدم پاریس مترو زیبایی داره و دوستام گفتن مترو اینجا واقعاً ارزش دیدن نداره! شاید همیشه بهتر باشه شهر رو با یه شهروند بگردیم 🙂
کاخ رویال یا Jardin du Palais Royal زیبایی محسورکنندهای داشت. محوطه زیبا و فضای سرسبز خیرهکننده. افراد زیادی توی محوطه در حال مطالعه بودن.
از محوطه زیبای باغ و کاخ رویال رد شدیم و به بهترین و فوقالعادهترین لحظه سفر رسیدیم. من در حال صحبت با دوستام بودم و به دنبال اونا مسیر رو میرفتم و نمیدونستم جای بعدی که قراره ببینم کجاست.
وارد یه راهرو نسبتاً تاریک شدیم که از ورودی انتهای اون هرمهای لوور پیدا بودن. حتی الآن در این لحظه که دارم این پست رو مینویسم، این لحظه که ۱۳۵ روز از دیدن لوور گذشته، هنوز هم همون حس و حال غریب رو میتونم حس کنم.
حس تاریخی که توی لوور نهفته است، جنگها، پیروزیها، شادیها، حس خوب، حس بد، همه و همه رو یکباره و عمیق حس کردم، حسی که تا ابد یادم میمونه.
متاسفانه به خاطر شلوغی و صفهای طولانی لوور، موفق به بازدید از داخل موزه نشدم. اما راه سادهتر رو یاد گرفتم برای سفر بعدی. اگر کارت اعتباری داشته باشین، میتونین بلیط موزه رو آنلاین بخرین و صف ورود جداست و به نسبت خلوتتر از صف خرید بلیط حضوریه.
یادم نمیاد چقدر تو محوطه لوور نشستیم، ولی اونقدر طولانی بود که حس کنم چند سال گذشته و احساسی از تاریخ دور و دراز با من همراه شده.
و ای لوور زیبا، تا دیدار بعدی فعلاً ….
بعد از لوور به سمت تاق (طاق) پیروزی کاروسل یا Carrousel Arc de Triomphe (عکس سمت چپ) رفتیم و مسیر رو به سمت باغ تویلری یا Tuileries Garden ادامه دادیم تا به میدان کنکورد یا Place de la Concorde (عکس وسط) رسیدیم. این میدان معماری جالب توجهی داشت. وسط میدان که ستونی که توی عکس میبینید که از مصر به فرانسه آورده شده. دو طرف این ستون به صورت قرینه دو فواره فوقالعاده زیبا با صورت متقارن قرار داشتن و در فاصله دورتری از فوارهها در همون راستا، دو کلیسا در دو طرف میدان دیده میشدن.
این میدان ابتدای خیابان شانزهلیزه (عکس سمت راست) است. به سمت خیابان شانزهلیزه حرکت کردیم و البته در میانه راه به سمت خیابونهای دیگه رفتیم.
مثل همیشه ماشینهای جذاب، تابلو جلوی کلیسا که نوشته “سفارت پادشاه بهشت”، برج ایفل از دور و عکاسی عروس و داماد جلوی جاذبههای گردشگری.
- Grand Palais
- Palais de la Découverte
- Petit Palais
- Winston Churchill Statue
با رد شدن از این جاذبهها، به سمت کاخ لزنولید یا Les Invalides رفتیم. تقارنهایی که در معماری پاریس دیدم واقعاً برای من بینهایت جذاب بود.
دوستام حسابی خسته شده بودن به خاطر پیادهروی طولانی و ترجیح دادم که بازدید از داخل کاخ رو به سفرهای بعدی موکول کنم و برای آخرین بازدید این روز پر هیجان به سمت کلیسای روسی Holy Trinity Cathedral رفتیم.
با توجه به شانس خیلی خوب من، یه مراسم توی کلیسا در حال اجرا بود و اشعار مذهبی رو با نوای خیلی زیبا و آهنگ اجرا میکردن.
قابل توجه بود که برای ورود به کلیسا، برای خانمها شال و روسری گذاشته بودن که بپوشن. البته فقط پوشوندن سر براشون مهم بود.
و اینگونه یک روز پرهیجان و شاد به لحظات پایانیاش رسید. البته تعجب نکنین، این نور خورشید شاید به نظر برسه ۴ بعدازظهره، ولی حدود ۸ تا ۹ شب بود.
– – –
پینوشت ۱: بعد از سفر فیلم جدید Mission Impossible رو دیدم که چند سکانس از این فیلم در Jardin du Palais Royal ساخته شده بود، هیجانی که از دیدن این سکانسها تجربه کردم واقعاً لذتبخش بود.
پینوشت ۲: من اسم انگلیسی جاذبههای گردشگری رو نوشتم تا بتونید توی گوگل در موردشون جستجو کنید و عکسهای خیلی خیلی بهتری رو از این جاذبههای زیبا ببینید.
پینوشت ۳: امیدوارم همه روزی بتونن این شهر دوست داشتنی رو ببینن. اگر الآن هم فرصت و شرایط سفر به پاریس رو ندارین، همین حالا عکسهای این شهر زیبا رو ببینین.
– – –
سفرنامه اروپا – قسمت اول – مقدمات سفر
سفرنامه اروپا – قسمت دوم – پرواز رفت
سفرنامه اروپا – قسمت سوم – خاک غریب
سفرنامه اروپا – قسمت چهارم – روز اول
سفرنامه اروپا – قسمت پنجم – روز دوم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت ششم – روز دوم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت هفتم – روز سوم
سفرنامه اروپا – قسمت هشتم – روز چهارم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت نهم – روز چهارم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت دهم – روز پنجم
سفرنامه اروپا – قسمت یازدهم – روز ششم – صبح تا بعدازظهر
یک دیدگاه بگذارید