نوشتههای نانوشته
مدت زیادی هست که منتظر یک زمان هر چند اندک هستم تا بتونم اندیشهها و تفکراتم رو به رشته تحریر در بیارم. البته برای یک وبلاگ نیمه رسمی، صحیحتر این هست که بگم: تفکراتم رو بنویسم.
نانوشته n: یکی از دوستان، با یک متد و چند تمرین، در شناخت شخصیتم بهم کمک کرد. البته تا امروز به تمرین چهارم رسیدم. این تمرینها برای این هست که اعتماد به نفس رو بر اساس نظر بقیه و نظر خودم بر اساس رفتارهای فعلی، نقاط قوت فعلی و اعمالی که در آینده انجام خواهم داد بسازم. علاوه بر اون با ساخت این نوع اعتماد به نفس که بر پایهی شخصیت هست و به نوعی شخصی سازی شده، میتونم قدرت مانوری برای اعمال بعدی که سازندههای بعدی اعتماد به نفس هستن پیدا کنم.
نانوشته n-1: چند وقتی هست که حجم فعالیتهای روزانهام به حدی زیاد شده که بدقولی بر تمام ویژگیهام غالب شده. اخیراً ناچار شدم چندی از فعالیتهایی که عهدهدار شده بودم رو با شرمندگی تمام کنسل کنم. روز پنجشنبه، در ششمین جلسه هفتگی استارتاپی شیراز، آقای پاداش در مورد مدیریت زمان صحبت کردند. با توجه به گذروندن درس و دوره مدیریت و کنترل پروژه و بخشی از اون که مدیریت زمان بود، این توانمندی رو تا حدی داشتم که متاسفانه اخیراً این توانمندی تبدیل به نقطه ضعف شدیدی شده.
نانوشته n-2: یه زمانی به اینکه خیلی خوش قول هستم افتخار میکردم، هر قولی میدادم رو پیش از موعد انجام میدادم، هر قراری میذاشتم پیش از ساعت موعد سر قرار حاضر میشدم. اخیراً با وجود ناتوانی در زمانبندی و ذهن آشفته به انسان بدقولی تبدیل شدم که به شدت شرمسارم.
……
نانوشته 3: همیشه به اینکه شخصیت باثباتی دارم افتخار میکردم، به قولی به اینکه “بیدی نبودم به هر بادی بلرزم”. این روزا ولی اسیر طوفانهای زیادی شدم که به نوعی ثبات شخصیتیم رو دستخوش تغییر قرار داده. شاید این یکی از ضعفهای من در ماتریس SWOT باشه.
نانوشته 2: این روزا سریال دونگی از شبکه تماشا پخش میشد، من قبلاً کامل این سریال رو ندیده بودم، چند بخش جزئیش رو دیده بودم، این بار تقریباً بیشتر قسمتهاش رو دیدم. به شباهتهای که خودم و آرزوهام با شخصیت دونگی داشتم فکر میکردم و به اینکه چطوری میتونم محکم و استوار در راهی که پا توش گذاشتم قدم بردارم.
نانوشته اول: حدود دو ماه هست که مسئولیت برگزاری جلسات هفتگی استارتاپی شیراز رو به صورت داوطلبانه به عهده گرفتم. این مسئولیت یکی از شیرینترین مسئولیتهایی هست که بعد از استارتاپ ویکند شیراز، پوشش رسانهای صفرویک در CES و لین استارتاپ ماشین تهران به عهده گرفتم. از اینکه با کمک تمامی دوستان بستری رو فراهم کردیم برای اشتراک دانش و انتقال تجربیات بسیار خرسندم. شاید دوستان از بیرون فایده اون رو نمیبینن، اما بحث شبکهسازی و آشنا شدن با افراد متخصص در شهرمون شیراز یکی از بزرگترین فواید این جلسات هست.
سخت نگیر 🙂