نیاز اساسی
نمیدونم تا چه حد با مازلو، مثلث مازلو و سلسله مراتب نیازهای انسانی آشنا باشین. مازلو نیازهای انسان رو به 5 دسته تقسیم کرد، نیازهای فیزیکی، امنیت، تعلق خاطر، احترام و خودشکوفایی.
همینطوری که در این عکس میبینین، اضافه شدن WiFi به صورت یه شیطنت شاید کودکانه، یه اصل جدایی ناپذیر زندگی کنونی رو به ما نشون میده. هفته گذشته که برای اولین بار این عکس رو دیدم لبخندی زدم و گفتم: “واقعاً!” یه جورایی اینترنت و وایفای عضو جدایی ناپذیر زندگی ما شدن. دیدن این عکس شاید فقط لبخند به لبمون بیاره تا اینکه …
همین چند ساعت پیش، وقتی مودم ADSLام سوخت و با توجه به قانون عزیز مورفی، 3g رایتل هم قطع بود، به این باور رسیدم که اینترنت تبدیل شده به اساسیترین نیاز زندگی، تا این حد که عدم وجودش مثل گرسنگی و تشنگی روحیه من رو تحت تاثیر خودش قرار داده بود و حس میکردم ناتوان شدم و هیچکاری نمیتونم انجام بدم.
شاید نیاز به اینترنت یا وابستگی به اینترنت از نظر عموم جامعه و دانشمندا اعتیاد باشه، ولی به نظر من یه نیاز اساسی مثل آب و غذاست، بدون اینترنت خیلی از کارهای امروزی به هم میریزن، پس اسمش رو اعتیاد نذاریم، اسمش رو بذاریم “نیاز پایه“. همونطوری که به حد نیازمون آب مینوشیم یا غذا میخوریم، به همون مقدار لازم از اینترنت بهره میبریم، بهره و نیاز هر کسی هم با توجه به فعالیتهاش متفاوت هست. کسی که زیاد آب بنوشه هاری نداره و کسی که زیاد غذا بخوره شکمپرست نیست، هر کسی نیاز خودش رو میشناسه.
ما امروزه، برای تمام کارهامون به اینترنت نیازمندیم.
واقعا هم یه نیاز پاست. من که خودم کارم اینترنتیه، ولی کسایی که کارشون مثل من نیست هم استفاده زیادی ازش میبرن، سیستم های خیلی زیادی هستن که از طریق شبکه و اینترنت میگردن و عدم وجود اینترنت حتی برای چند ساعت خیلی باعث بهم ریختگی میشه.
البته یه سری هم کل استفادشون از اینترنت کشتن وقته و هیچ بهره ای ازش نمیبرن.
خیلی خوب گفتی. اما یک نکته هم هست. اینترنت فقط یک ابزار نیست. اینترنت بخشی از دنیاست، بخشی از روایطمونه و بخشی از تفریجاتمونه. علاوه بر اون چون که اینترنت به نوعی سه سطر بالایی مثلث مازلو رو هم تامین میکنه در نتیجه خیلی خیلی ساده جزو بخشهای اساسی زندگیمون شده.
من همیشه دوست دارم اینترنت رو با اون شکل نتوورکینگی که در فیلم avatar دیدیم مقایسه کنم. اونجایی که افراد تارهاشون رو به درختها و حیوانات متصل میکردند (شاید مایل باشی بدونی که سازندهی اینترنت به همراه چندی دیگه از افراد متخصص سعی دارند که اینترنتی رو حتی به حوزهی حیوانات هم گسترش بدن!) و میتونستن با هم فکری و خرد جمعی و به نوعی حتی تفکر ابری (بر پایهی محاسبات ابری!) به نوعی بهتر از زندگی و ارتباط دست پیدا کنن.
من هم فکر میکنم اینترنت هرچند شاید چیزی نبوده که apeها از همون اول داشتن، اما به هر صورت چون نیازهای ما رو به شکل خیلی خیلی خیلی مناسب تامین میکنه، جزو مهمترین بخشهای زندگیمون شده.