زنان کوچک
12 آبان امسال، از یه دوست خوب، یه کتاب هدیه گرفتم. کتابی با رنگ و بوی کودکیهامون و حس نوستالژی شدید. کتابی که با دیدن کارتونش در کودکی باهاش آشنا بودم. من هدیه گرفتن کتاب و هدیه دادن کتاب رو خیلی دوست دارم. سعی میکنم وقتی کتابی هدیه میگیرم خوندنش رو سریع شروع کنم، اما این بار سه ماه طول کشید تا بتونم خوندن کتاب رو شروع کنم.
معرفی کتاب و خوندن در مورد رمان زنان کوچک رو بر عهده خودتون میذارم. این رمان با موضوع عاشقانه کلاسیک، در سالهای 1868 و 1869 در دو جلد منتشر شده است. نویسنده این کتاب لوییزا میآلکوت نام داره. فیلم، سریال و انیمههای مختلفی با این رمان ساخته شده است که من انیمه این کتاب رو در کودکی میدیدم.
موردی که دوست داشتم بیان کنم این هست که، با خوندن این کتاب، شخصیتهای کارتونی توی ذهنم نقش میگیرن و صدای هر شخصیت صدای دوبلری هست که در این کارتون به جای شخصیتها حرف زده. با توجه به این ایجاد ذهنیت، میشه حس کرد که حافظه تصویری و صوتی چقدر ماندگار هست. همونطوری که میگن:
“تنها صداست که میماند!”
نوستالوژیهای فوقالعادهی دوران کودکی… از دیدن زنان کوچک محروم بودم بخاطر نسلم. اما میدانم کلاسیک فوقالعادهای هست. یکی از این روزها میخوانمش. 🙂