سلام / بعد از مدتهای خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی طولانی. جدا از اینکه به شدت دلم برای نوشتن تنگ شده بود، دروغ چرا، یه بخشی از حرفای دلم رو انتقال داده بودم به اینستاگرام، تا چشمه این قلم خشک نشه. 😁
چند وقت پیش یه پیام در لینکداین دریافت کردم که از معدود زمانهایی بود که لینکداین رو هر روز و روزی چند بار چک میکردم. چرا؟ اگر دنبالکننده پروفایل اینستاگرام من باشید، حتماً متوجه شدین که یک بازه زمانی طولانی (۵ ماه) درگیر پروسه کاریابی و شغل جدید بودم. برای این پروسه تمام وقتم رو تو لینکداین میگذروندم، به اصطلاح فرش پهن کرده بودم تو محوطه لینکداین و چادر زده بودم همونجا.
همین شد که خیلی سریع پیام خانم مهندس معتضد رو دیدم و شد آنچه در ادامه میبینید.