سفرنامه درسدن – قسمت ششم
سلام
ادامه این سفر ۸ ساعته ۳۰ هزار قدمی رو با من همراه باشید.
برای ادامه، شاید بد نباشه یه دیدگاه کوچیکی از نقشه مسیر داشته باشید. اینکه موفق شدم این همه جا رو ببینم، علتش همین نزدیکی جاذبههای گردشگری بود.
از رستوران VAPIANO حرکت کردیم، از جلوی موزه حمل و نقل (Dresden Transport Museum) رد شدیم تا به شاخصترین جاذبه گردشگری درسدن از دیدگاه سایتهای گردشگری برسیم.
گفتم از دیدگاه سایتها، چون نظر من قطعاً چیز دیگه است که در ادامه خواهیم دید.
این جاذبه گردشگری شاخص که واقعاً هم خیلی شاخص و جذاب بود، جایی نیست جز کلیسای بانوان (Frauenkirche – در زبان آلمانی Fraen یعنی بانوان و Kirche یعنی کلیسا) – عکس اول این پست، عکس همین کلیسای زیباست.
کلیسای بانوان درسدن نشانهای از زجر کشیدن شهروندان آلمان بعد از ویران شدن آن در جریان بمباران جنگ جهانی دوم است. این بنا در سال ۲۰۰۵ بعد از یک دوره طولانی و سخت مورد بازسازی قرار گرفت. این کلیسا شاید مشهورترین بنای درسدن باشد و تصویر ویرانه آن در دید جهانیان نشانهای از خرابیهای جنگ جهانی دوم است. در مراسم افتتاح دوباره کلیسا و در حین مراسم تقدیس اسقف «یوآخین بوهل» گفت: «زخمی عمیق که برای مدت طولانی خونریزی داشته است میتواند درمان یابد. از میان نفرت و اهریمنی که در یک جامعه وجود دارد مصالحه میتواند رشد کند و صلح را ممکن سازد».
از تاریخ و جزییات تاریخی بگذریم، تو سایتهای مختلف میتونین در مورد تاریخچه این کلیسا بخونید. اگر دل و طاقت دیدن ویرانهها رو ندارین، سعی کنین عکسهای گذشته این جاذبه گردشگری رو نبینید. من هم اشتباه کردم دیدم، حالم دگرگون شد و حس و حالش شبیه به حس و حال یادبود هولوکاست برلین بود برام. پر از درد و رنج! پر از سیاهی و مرگ!
بگذریم و اما بگم از حس و حال این فضا.
محوطه جلوی این کلیسا به نسبت تمام محوطههای اطراف کلیساهای مختلف وسیعتر بود، چندین مجسمه از اشخاص معروف هم در این محوطه دیده میشد. این محوطه که میگم به Neumarkt شناخته میشه. یکی از مجسمههای موجود هم Martin Luther Statue است / میباشد.
شاید این محوطه وسیع به برجستهتر شدن این کلیسا کمک کرده، شاید هم عظمت و زیبایی این کلیسا اونقدر زیاده که نیازی به این حواشی نداره.
تو این محوطه، هنرمندهای مختلفی مشغول به هنرنمایی بودن، موسیقی خیابونی بینهایت دلنواز و این حبابسازها (نمیدونم به هنرشون چی میگن).
از همه اینها که بگذریم، نمای درونی این کلیسا بیشک یکی از زیباترینهاست.
آرنولف برینگ مورخ مشهور آلمانی میگوید: کلیسای بانوان درسدن نه تنها یک کلیسا است بلکه نشانهای از سقوط شهر بود. من فکر میکنم اینکه آلمانها سعی میکنند بخشهایی از گذشته شهر خود را دوباره به دست آورند بسیار مفید است چرا که خواهند دانست گذشتهای داشتنهاند.
اون نقشهی بالایی رو یادتونه؟ مسیر رو از جلوی Academy of Fine Arts Dresden ادامه دادیم، Albertinum رو ضلع غربیاش دیدیم و به باغ Brühlschen رفتیم تا برسیم به Brühl’s Terrace
نمیشه گفت بام، بیشتر شبیه بام رودخونه بود. اکثر قایقهای تفریحی تو اسکله روبهروی این باغ و تراس ایستگاهشون بود. اسکله نمیشه گفت، بیشتر شبیه ایستگاه قایقهای تفریحی
فضای مطبوعی برای پیادهروی و حتی نشستن داشت. بشینی و ساعتها به رود نگاه کنی. درسته هیچ رودی راین نمیشه، ولی هر رودی قشنگی خودش رو داره. مثل این رود الب یا البه!
تو این باغ دو تا مجسمه هم وجود داره که جنبه تاریخی و جاذبه گردشگری داره:
- Delphinbrunnen
- Moritzmonument
بعد از این باغ و تراس، در مسیر پیادهروی Terrassenufer حرکت کردیم، از جلوی Academy of Fine Arts Dresden و مجسمه Porträtbüste von Ernst Rietschel و شاید دیوان عدالت یا ساختمان دادگستری Oberlandesgericht رد شدیم و دوباره به کلیسای کاتولیک هوف (Katholische Hofkirche) که روبهروی پل آگوستوس بود رسیدیم.
بقیه سفر در قسمت بعدی ایشالا.
– – –
تصاویر این سفر رو هم میتونید در هایلایت اینستاگرام ببینید.
– – –
یک دیدگاه بگذارید