از سری قصههای استارتاپویکند شیراز
روزا و هفتههای گذشته بیشتر وقت و زندگی و حتی خواب و خواب دیدن شبام اختصاص داشت به استارتاپویکند. اینکه مسئولیت انرژی ایجاد میکنه تو زندگی من یه اصله. مسئولیت انرژی ایجاد میکنه، انرژی هیجان و هیجان هم کمک میکنه تا توی مسیر با انرژی تمام حرکت کنیم.
این روزا پر بود از بروکراسی اداری و نامهنگاریهای مختلف که لازم و ملزوم برگزاری هر همایش یا رویدادی هست. در این بین آدم خیلی چیزا رو یاد میگیره. مهمترینش راه مستقیم هست که بهتر از هر راه دیگهای هست. فقط کافیه یه تماس با روابط عمومی هر سازمان بگیرین تا براتون توضیح بدن که برای نامه خطاب به چه شخص و چه سمتی باید عنوان رو بزنید.
مسئله مهم دوم، روابط عمومی و ارتباط کلامی و هنر سخنوری هست که واقعاً باید بلد باشین چطوری یه مذاکره / مکالمه رو مدیریت کنین. پس اگه روزی تصمیم گرفتین همایشی برگزار کنین پیش از هر چیزی گستره لغات و تعارفات روزمره و نامهنگاری اداری تون رو گسترش بدین.
مسئله حائز اهمیت این هست که: آمادگی در بسته و نه شنیدن رو زیاد داشته باشین. جامعه دیگه مثل مدرسه، دانشگاه و خونه و کنار خانواده نیست که همه چیز به دل شما باشه، دنیای واقعی خیلی با محیطهای بسته فرق داره، پس زره فولادین بپوشین و عزمتون رو جزم کنید و هیچ ترسی به دلتون راه ندید. امید داشته باشین.
نکته مهم: کفش اسپرت بپوشین.
در تمام طول مسیر به هدفتون فکر کنین، وقتی هدف روشن و شفاف و درست و دقیق باشه، دیگه هیچ سختی اذیتتون نمیکنه و همه اتفاقا براتون میشه تجربه شیرین و لذتبخش.
به امید موفقیت همگی.
یک دیدگاه بگذارید