تمثیلی از دکمههای جدا شده
سلام
۲۱ اکتبر در سایت Days of The Year به اسم Count Your Buttons Day نامگذاری شده. من هم از این عنوان، برای موضوع انشای امروز، ببخشید پست وبلاگ امروز استفاده میکنم.
معمولاً رو یه سری لباسها، پیراهنهای مردونه، پالتو، کت و … دکمه اضافی میذارن. این دکمهها رو چی کار میکنین؟ پیش اومده تا حالا ازشون استفاده کنین؟
دکمههایی که از لباستون میفته رو چی کار میکنین؟ همون موقع دکمه رو میدوزین یا میذارین سر فرصت؟ یا کلاً ازش میگذرین و به عبارت خودمونی بیخیالش میشین؟
تو مثال اول، وجود یک جایگزین برای یکی از بخشهای لباسه. میشه تشبیهش کرد به چیزایی که جایگزین دارن، مثلاً در صورتی که قطعهای از لپتاپمون خراب بشه، میبریم تعمیرگاه و تعویض میشه.
تو مثال دوم، دوست دارم تشبیهش کنم به وقتی که مشکلی ایجاد میشه و نحوه برخوردمون با اون مشکل:
- سریع حلش میکنیم.
- در فرصت مناسب حلش میکنیم.
- صورت مسئله رو پاک میکنیم.
– – –
ذهنم داره برمیگرده به دورههای خیلی قدیم که دلش میخواد از همه چی درس بگیره. من جز اون دسته از آدمایی هستم که همه دکمهها رو توی یه جعبه نگه داشتم که سر فرصت بدوزمشون. حالا یه جعبه دارم پر از دکمه که حتی یادم نمیاد هر دکمه واسه کدوم لباس بوده. (در حین جمع کردن زندگی واسه مهاجرت همه لباسها رو بخشیدم)
توی ذهنم هم یه عالمه کار و مشکل انباشته شدن یه طوری که حتی سر کلاف گم شده و سردرگمی داره روز به روز بیشتر من رو تو سیاهچاله و باتلاق خودش میکشه!
من دکمهها رو جمع کردم، شما جمع نکنید، فرصت مناسب همین الآنه!
یک دیدگاه بگذارید