سفرنامه اروپا – قسمت دوازدهم – روز ششم – بعدازظهر تا شب
عطر خوش پاریس
اینکه خوشبوترین و بهترین عطرهای دنیا رو میشه تو پاریس پیدا کرد رو همه میدونن، همه! [جمله قصار معروف فیلم خوب، بد، جلف]
حیف که نمیشه بوی خوش عطرها رو از طریق اینترنت منتشر کرد که کاش میشد. البته قابل ذکره که حسابی هم گرون بودن. پس فقط به تست عطرها بسنده کردم و آه کشیدم.
برگردیم به صبح تا ظهر، مثل همیشه، دیدن جزییات و اتفاقهای روزمره برای من جذابتر از جاذبههای گردشگری بود. دیدن ویلنیستی که کنار رود سن آهنگ مینواخت و دیدن ماشین DHL و ذوق از دیدن یه برند آشنا.
برای بعدازظهر دوشنبه، با دوست دوره راهنمایی و دبیرستانم قرار گذاشتم که ببینمش. تو خیابون شانزهلیزه با هم قرار گذاشتیم و همه فروشگاههای جذاب این خیابون رو دیدیم و البته من هی آه کشیدم که نمیشه همه محصولات رو بخرم.
لوازم آرایش فوقالعاده و عطرهای بینظیر. تو فروشگاهها هم بخشی بود که لوازم آرایش رو برات تست میکردن، در واقع آرایشت میکردن تا ببینی خوشت میاد یا نه.
جام نوستالژی این قسمت از سفرنامه، میرسه به فروشگاه دیزنی. عروسکهای کارتونها و انیمیشنهای دیزنی، لباسهاشون، ماگها و همه چیز. درسته مغازه برای کودکان بود، ولی من بینهایت لذت بردم.
تو یکی از قسمتهای قبلی سفرنامه نوشته بودم که خیابون شانزهلیزه از میدان کنکورد شروع میشه و تا طاق پیروزی (پاریس) یا Arc de Triomphe ادامه داره.
البته برای رسیدن به طاق پیروزی باید از زیرگذر عابر پیاده استفاده کنید. برای ورود به بام طاق و دیدن پاریس، باز هم باید تو صف طولانی منتظر بمونید.
اگر بخواید وسط خیابون بدویید، از ۱۲ جهت ماشینها در حال ورود به این میدان هستن و احتمال آسیب دیدن شما بالا میره.
و این طاق آخرین خاطره من از پاریس زیبا و دوست داشتنی در این سفره! البته آخرین جاذبه گردشگری که دیدم. تو مسیر رفت از میدان کنکورد یک سمت خیابون شانزهلیزه رو دیدیم و تو مسیر برگشت جهت مخالف
جالبه بدونین دفتر ایرانایر پاریس تو خیابون شانزهلیزه است. به گالری ماشین رنو هم سر زدیم و اولین رنو رو هم دیدم.
تو گالری رنو، نمونههای جدیدی از ماشینها رو دیدم که فوقالعاده طراحی زیبایی داشتن که پیشنهاد میکنم سایت این کمپانی رو ببینید.
و در نهایت به سمت خونه دوستم رفتیم و قرار شد برای شب من شام ایرانی بپزم که چون یکی از دوستانم گیاهخوار بود، بهترین چیزی که به ذهنم رسید کوکو سیبزمینی بود.
لازم به ذکره که غذاهای ایرانی فقط و فقط با نون ایرانی (تافتونی، سنگکی، از این چیزا) خوشمزه هستن و هیچوقت نونی که پر از تخمه آفتابگردون و گردو و کنجد و انواع اقسام اینجور چیزاست، برای کنار کوکو سیبزمینی نگیرید.
و اینگونه به شب آخر اقامت در پاریس / اروپا رسیدیم.
– – –
پینوشت ۱: برای خرید به فروشگاه Monoprix رفتیم. تو قسمت دهم دو تا عکس از بخش میوه و دستگاه خودپرداز فروشگاه گذاشته بودم. به صورت عجیبی همه میوهها و سبزیجات و همه چیز تمیز تمیز بودن. بخش میوههای فروشگاههای خارجی به نظر من به تنهایی جاذبه گردشگری هستن. [D:]
پینوشت ۲: نداشتن ادویه ایرانی باعث شد طعم غذا مثل ایران نشه، حداقل خودم راضی نبودم. اگه قصد مهاجرت دارین، با خودتون زردچوبه ببرید.
پینوشت ۳: تو کل این مدت سفر، بهم اجازه نمیدادن ظرف بشورم، اوایل به خاطر مهمان بودن و اواخر …. بله، باید گفت مصرف آب برای اروپا خیلی مهمه و خودشون خیلی تلاش میکنن با کمترین میزان مصرف آب، کارهاشون رو انجام بدن. مثلاً، دوستم اول کل روغن ماهیتابه رو با دستمال گرفت و بعد خیلی راحت ماهیتابه رو شست. نکته بعدی هم این بود که دقیقاً بعد از غذا پختن یا غذا خوردن، سریع ظرف رو میشستن که راحتتر شسته بشه.
پینوشت ۴: این سفر برای من پیش درآمدی بود برای یادگیری سبک زندگی اروپایی
– – –
سفرنامه اروپا – قسمت اول – مقدمات سفر
سفرنامه اروپا – قسمت دوم – پرواز رفت
سفرنامه اروپا – قسمت سوم – خاک غریب
سفرنامه اروپا – قسمت چهارم – روز اول
سفرنامه اروپا – قسمت پنجم – روز دوم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت ششم – روز دوم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت هفتم – روز سوم
سفرنامه اروپا – قسمت هشتم – روز چهارم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت نهم – روز چهارم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت دهم – روز پنجم
سفرنامه اروپا – قسمت یازدهم – روز ششم – صبح تا بعدازظهر
یک دیدگاه بگذارید