سفرنامه اروپا – قسمت هفتم – روز سوم
بالاخره رسیدیم به روز سوم، جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷، برای گشت و گذار نیمی از روز رو فرصت داشتیم، چون بعدازظهر، قرار بود به سمت پاریس حرکت کنیم.
مطمئنم دیگه حسابی براتون جا افتاده که، خانواده دوستم مراکشی هستن و یه لباس مراکشی خیلی قشنگ بهم هدیه دادن. از نظر خونگرمی و محبت کردن، با این خانواده مراکشی شباهت زیادی به هم داشتیم. اینکه حس میکردن بابت هدیهها و سوغاتیهایی که من براشون بردم، بهم هدیه بدن و به نوعی هر طوری تلاش میکردن محبتشون رو بهم نشون بدن.
بعد از صبحونه خوشمزه فرانسوی با چای مراکشی، رفتیم سمت آلمان و فروشگاههای Aldi و Muller که کمی خرید کنیم. کلی دستگاههای جالب دیدم.
دستگاه بازیافت پلاستیک که در ازای انداختن بطری های مشخص، کوپن تخفیف برای خرید از فروشگاه میداد. دستگاه برش زدن نان که اینقدر برام جذاب بود که از دستگاه فیلم گرفتم.
از اونجایی که هنوز وقت داشتیم، توی شهر دوستم که خودشون سنوی تلفظ میکردن چرخ زدیم و چند جایی رو دیدم. متاسفانه اسم کلیساها و یادبودهایی که دیدم رو فراموش کردم و سرچ کردن تو اینترنت کمک زیادی بهم نکرد.
به جز بناهای تاریخی، ماشینها هم برای من جذابیت خاصی داشتن، مثل دیدن ژیان!
عکسهای بیشتر رو میتونید در قسمت هایلایت اینستاگرام ببینید.
بعد از خرید و گردش در شهر برای ناهار به خونه دوستم برگشتیم و با یه غذای مراکشی بسیار خوشمزه، ازم پذیرایی کردن. غذای Moroccan Couscous که رسم روز جمعه شون بود.
روزهای جمعه، یا این غذا یا یه غذای دیگه که متاسفانه اسمش رو یادم نمیاد رو درست میکردن و همه خانواده از یک ظرف غذا میخوردن.
دو تا دستور پخت از این غذا رو توی اینترنت پیدا کردم اما کمی تفاوت دارن با نحوه پختی که مادر دوستم این غذا رو تدارک دیده بودن.
دستور پخت اول رو در این لینک بخونید.
دستور پخت دوم رو در این لینک بخونید.
از اونجایی که خانواده دوستم با من مثل عضوی از خانوادهشون برخورد میکردن، همگی با هم توی همین سینی توی عکس غذا خوردیم. لیوانهای کناری هم دوغ بود که طعم مشابهی با دوغهای قوطی پاکبان داشت.
ترکیباتش تا اونجایی که فهمیدم:
- گوشت
- هویج
- نخود
- یه چیزی شبیه بادمجون یا کدو
- سایر موارد
تجربه خوشمزه و دلچسبی بود. سعی کنید به قول معروف از comfort zone خارج بشید و خوراکیهای جدید رو تجربه کنید. البته مطمئن باشید در سفر به چین همین عقیده رو نخواهم داشت. ?
این تجربه هم ماند به یادگار و مطمئنم اگه به مراکش برم یا باز مهمون دوستم باشم، ازشون میخوام باز همین غذا رو درست کنن.
بعد از ناهار وسایل رو جمع کردیم و آماده برای رفتن. برای رفتن به پاریس BlaBlaCar گرفته بودیم. یه چیزیه مثل همین تاکسیهای اینترنتی خودمون برای سفرهای مختلف درونشهری و برونشهری و بینشهری و اینا و به صورت اشتراکیه. مثلاً آقا یا خانم راننده میاد میگه من این ساعت از این مبدا میخوام برم این مقصد. شما میتونین درخواست بدین و راننده درخواست شما رو میخونه و پروفایل شما رو میبینه و اگر اوکی باشه، قبول میکنه.
ما با آقای راننده، جلوی ایستگاه قطار شهر Mulhouse قرار داشتیم. با ماشین دوستم به این شهر رفتیم. مثل خانوادههای ما، خانواده دوستم هم با این اپلیکیشنها و سرویسهای جدید احساس غریبگی دارن و به خاطر احساس عدم امنیت، به خانواده دوستم نگفتیم که با بلابلاکار سفر میریم. (شباهت فرهنگ و رفتار بیداد میکرد)
آقای راننده به صورت اتفاقی یه آقای مراکشی بود به اسم مصطفی و وقتی دیده بود ما دو تا خانم هستیم، مسافر چهارم قبول نکرده بود تا ما راحت باشیم. از اونجایی که آقای راننده انگلیسی بلد نبود، دوستم تمام مسیر باهاش فرانسوی حرف میزد و من بیشتر مسیر تا پاریس رو خواب بودم.
آقای مصطفی که فهمیده بود من توریستم و از ایران اومدم، توی پاریس ما رو گردوند و ایفل و میدان شارل دوگل رو نشونم داد. وقتی میرسیدیم به محوطه دوستم میگفت Let’s Do Chinese و ما سریع از ماشین پیاده میشدیم تند تند عکس میگرفتیم و میرفتیم. بین فرانسویها این اصطلاح شده. هم اینکه توریست چینی زیاد دارن و چینیها تند تند عکس میگیرن و میرن.
در نهایت ما رو به خونه دوستم رسوند. در آخر هم کلی هدیه و سوغاتی بهم داد. من هم یه بسته لواشک بهش دادم.
و این گونه روز سوم سفر هم به پایان رسید.
– – –
پینوشت: تمام توانم رو جمع کردم تا به پایان روز سوم برسم. برای اینکه روز چهارم و اولین دیدار من با پاریس فوقالعاده دوست داشتنی بود. پر از هیجان و ذوقزدگی فراوان. امیدوارم بتونم حسی که تو اون لحظات داشتم رو از طریق این نوشتههای وبلاگ و سفرنامه باهاتون شریک شم.
– – –
سفرنامه اروپا – قسمت اول – مقدمات سفر
سفرنامه اروپا – قسمت دوم – پرواز رفت
سفرنامه اروپا – قسمت سوم – خاک غریب
سفرنامه اروپا – قسمت چهارم – روز اول
سفرنامه اروپا – قسمت پنجم – روز دوم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت ششم – روز دوم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت هفتم – روز سوم
سفرنامه اروپا – قسمت هشتم – روز چهارم صبح تا ظهر
سفرنامه اروپا – قسمت نهم – روز چهارم بعدازظهر تا شب
سفرنامه اروپا – قسمت دهم – روز پنجم
سفرنامه اروپا – قسمت یازدهم – روز ششم – صبح تا بعدازظهر
یک دیدگاه بگذارید