Faith

امروز مثل همیشه که داشتم به سمت محل کارم میومدم، این جمله‌ها تو سرم می‌چرخیدن. مسیری که هر روز ازش میگذرم، همون مسیری هست که دستم شکست، جایی که کار می‌کنم جایی هست که پیش از اینکه محل کارم باشه، بعد از اینکه محل تحصیلم باشه یه وقتی بین این دو زمان، مقصدی بود که در حین رسیدن بهش، دستم شکست. مسیری که شاید به نوعی برام دردآور هست، مسیری که مدت‌ها تلاش می‌کردم ازش نگذرم، مسیری که وقتی ازش می‌گذشتم دست و پام می‌لرزید و حس ترس همه وجودم رو می‌گرفت. حالا همین مسیر، حدود 10 ماه هست که مسیر هر روز من شده. جایی که خوردم زمین و دستم شکست رو هر روز پیاده یا سواره از کنارش رد میشم.

هر روز به این مسیر فکر می‌کردم، امروز یه تفاوت عمده توی فکرهام بود و اون اینکه، چه چیزی باعث شد که من باز به همین مسیر برگردم. جواب این سوال چیزی نیست جز تقدیر. تقدیر چیزی نیست که مقدر هست، تقدیر چیزی هست که ما با انتخاب‌هامون می‌سازیمش.

همین فکرا باعث شد که متنی در مورد تقدیر بنویسم. ما همه واسه وقایع و اتفاقات زندگی به خصوص وقایع تلخ دنبال مقصر می‌گردیم:

– دانشجویی که در درسی افتاده میگه: استاد درست تصحیح نکرده و نمره‌ام کم شده.

– دانشجویی که مشروط شده میگه: اگه استاد 0.25 نمره داده بود مشروط نمی‌شدم.

– کنکوری که رشته دلخواهش رو قبول نشده میگه: اگه مامانم جلوم رو نگرفته بود و مجبورم نکرده بود برم رشته تجربی الآن یه مهندس موفق بودم.

– یه فرزند که انتظارات و آرزوهای زیاد داره میگه: اگه بابام بهم ماشین میداد من الآن مسابقات رانندگی اول می‌شدم.

– …

و خیلی مثال‌های دیگه که همین الآن همتون ذهنتون بهشون درگیر هست. این‌ها مثال‌های ملموسی هستن که در زندگی واقعی اونا رو می‌بینیم، می‌شنویم و تجربه می‌کنیم. ما انسانیم. مهم‌ترین عاملی که انسان رو از حیوان جدا می‌کنه قدرت انتخاب هست. ما غریزی زندگی نمی‌کنیم. ما عقل داریم، ما شعور داریم، ما تفکر می‌کنیم، ما انتخاب می‌کنیم. ما با انتخاب‌های خود تقدیر زندگی‌مون رو می‌سازیم.

زندگی زنجیره‌ای است از انتخاب‌های درست و البته انتخاب‌های نادرست خود شخص. ما تمام فعالیت‌هامون رو آگاهانه و با قدرت فکر انجام میدیم، حتی اگر اجباری مثل اسلحه بالای سرمون باشه. این هست که یک انتخاب درست مرز بین زندگی و مرگ رو برای ما تعیین می‌کنه.

عنوان متن تقدیر هست، اما بیشتر در مورد انتخاب گفته شد. علتش این هست که وقتی کلمه تقدیر رو می‌شنویم ناخودآگاه یک چیز از پیش تعیین شده وارد ذهنمون میشه. سرنوشتی که خدا برای ما نوشته و ما مجبوریم این مسیر سرنوشت رو طی کنیم. در صورتی که انسان یک موجود کاملاً مختار هست. تمام راه‌های سرنوشت رو انتخاب‌های ما هستند که مشخص می‌کنن.

اگر درس هوش مصنوعی رو خونده باشین و با درخت تصمیم آشنا باشین، میشه یک مثال عینی برای این تعبیر آورد. بازی شطرنج رو در نظر بگیرین، وقتی تیم سفید بازی رو شروع می‌کنه یه سری عمل مشخص می‌تونه انجام بده. در ابتدا درخت تصمیم تمامی حالت‌ها رو در خودش جای میده. با انتخاب اولین عمل، تمامی شاخه‌های دیگه حذف میشن و عمل انتخاب شده گسترش داده میشه به تمام اعمالی که حالا تیم رقیب می‌تونه انجام بده.

تقدیر ما هم همینطور هست. انسان مسیرهای متفاوتی رو پیش رو داره. یک نوزاد از روزی که متولد میشه تقدیرهای متفاوتی سر راهش هستند که با شرایط اکتسابی محیط، شرایط ژنتیکی و عوامل دیگه یک سری از مسیرها پاک میشن، اما دلیل نمیشه از راه دیگه‌ای نشه به این مسیر رسید. در طول زندگی تقدیر بارها و بارها تغییر پیدا می‌کنه تا در نهایت انسان به کام مرگ فرو بره. حالا اینکه از فاصله تولد تا مرگ چطور زندگی داشته باشیم، به تقدیر قابل کنترل خودمون با توجه به انتخاب‌هامون برمی‌گرده.

چیزی به اسم تسلیم تقدیر شدن وجود نداره، انتخاب یک زندگی ساده و بدون هیجان رو معادل تسلیم تقدیر شدن ندونیم، پس سعی کنیم تقدیر رو با توجه به ایده‌آل‌ها و آرزوهامون بسازیم.

اشتراک گذاری: