استفاده از ضربالمثل “تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود” در کاریابی
سلام
این نوشته رو در تاریخ ۱۲ آگوست ۲۰۲۱ که میشه همون ۲۱ مرداد خودمون، تو اینستاگرام نوشته بودم که در راستای تصمیمی که تو پست قبلی گفتم، از این به بعد کاربری کانالهای آنلاین رو به تنظیمات کارخونه برمیگردونم. این شما و این پست من در مورد تعداد رزومههای ارسال شده و شرکتهایی که درخواست شغل فرستادم، تا به این مرحله رسیدم.
بریم با هم ادامه مطلب
سلام
امروز با یه قصه نیمه جدید و نیمه تکراری اومدم به قاب اینستاگرامتون.
اول یه خواهش، اگر کپشن عکسهام رو میخونین، یه کامنت بذارین تا ببینم چقدر نوشتههام براتون جذابه.
خب بریم سراغ قصهای به نام مهاجرت، که ازش همین عکسهای خوش آب و رنگ فقط منتشر میشه.
منکر آسودگیهاش نمیشم، قصدم هم این نیست که نظر کسی رو تغییر بدم، فقط به واسطه پیامهایی که برای مشورت بهم میفرستن، به نظرم رسید شاید بد نباشه این پست رو بنویسم.
شاید این رو از من شنیده باشین که مهمترین تفاوت ایران با آلمان، برای من نتیجه بعد از تلاش بوده.
حالا منظورم چیه؟
همون ضربالمثل خودمون که میگه هر چقدر پول بدی آش میخوری! یعنی هر چقدر تلاش کنی، همون اندازه نتیجه میگیری.
من وقتی ایران بودم، در راستای هدفهای شخصیام خیلی تلاش میکردم، ولی یا به نتیجه نمیرسیدم، یا درجا میزدم، یا عقبگرد داشتم.
برای همین اینجا این تفاوت برام خیلی به چشم اومد.
من برای اولین شغل، حدود ۶ ماه تلاش کردم، اپلای کردم، ریجکت شدم، رزومه رو آپدیت کردم و سعی کردم چیزای جدید یاد بگیرم.
شاید براتون این اعداد عجیب باشه ولی دونستناش بد نیست.
تعداد اپلای: حدود ۲۰۰۰ تا (بیشتر از این عدد بود و کمتر از ۲۱۰۰ تا)
تعداد شرکت که به مصاحبه دعوت شدم: ۴۱
تعداد قرارداد که گرفتم: ۲ تا
مدت زمان: ۶ ماه
اولین شغلی که بدون داشتن سابقه کار تو آلمان پیدا کردم، اینقدر تلاش کردم. شاید تجربه آدمها مختلف باشه، ولی برای من اینطور بود و اینقدر طول کشید و این همه شرکت ریجکت شدم و تعداد زیادی هم مصاحبه داشتم.
برای دومین شغل، عددها کمی تغییر کرد، شرایط کرونا هم وجود داشت:
تعداد اپلای: حدود ۳۰۰ تا
تعداد شرکت که به مصاحبه دعوت شدم: ۱۰۰ تا
تعداد قرارداد که گرفتم: یک قرارداد
مدت زمان: ۴ ماه
تعداد اپلایها کمتر شده بود، چون خیلی دقیقتر اپلای میکردم. تعداد مصاحبهها بیشتر شده بود، چون دو سال سابقه کار تو آلمان و ۸ سال سابقه کار در کل داشتم.
تمام شرکتهایی که مصاحبه کردم، حداقل دو مرحله مصاحبه رو داشتم و از شرکتی که قرارداد گرفتم، ۷ مرحله مصاحبه داشتم.
اینا رو نوشتم تا بدونین مسیر مهاجرت کاری، هم کفش آهنین میخواد، هم امید، هم صبر زیاد
همه عکسهاش هم خوش و آب و رنگ نیست و روزای تلخ و سخت ریجکت شدن هم داره.
اگر میخواید تو این راه قدم بذارین، ۱۹۵۰ ریجکت رو یادتون نره و کم نیارید.
تلاش کنید، به نتیجه میرسید.
آخرین جمله هم اینکه: به تعداد آدمهای روی زمین، راه برای موفقیت، خوشبختی و شادی وجود داره. اگر مهاجرت هم باشه همینطوره.
من به واسطه ذات Supportive و علاقه وافری که به کمک کردن دارم، درصد زیادی از زمانهای آزادم به جواب دادن سوالات بقیه اختصاص داره، هر کانال دیجیتالی که تصورش رو کنید. ایمیل، لینکداین، تلگرام و حتی اینستاگرام.
یکی از دلایلی که این پست رو نوشتم، این بود که پیامهایی از این قبیل رو زیاد دریافت کردم:
- ۲۰ تا ایمیل ریجکت گرفتم، دیگه بیخیال شدم.
- چرا هر چی اپلای میکنم هیشکی جواب نمیده؟
- من سه هفته است هر روز دارم اپلای میکنم، ولی حتی یه مصاحبه هم نگرفتم.
- سایر
حجم سوالهای اینچنینی که دریافت میکنم، اونقدر زیاد هست که حس کردم شاید دیدن یه سری آمار براتون چراغی باشه تو مسیر مهاجرت و امیدوار موندن.
طبیعیه که تجربه آدمهای مختلف با تخصصهای مختلف خیلی متفاوته و خواهد بود، ولی همین که بدونیم اونقدرها هم که به نظر میرسه، مهاجرت ساده نیست و قبل از عکس خدافزی تو فرودگاه و حتی بعدش، هزاران هزار ساعت تلاش وجود داره، یه مقداری ما رو نسبت به شرایط آگاهتر کنه.
سعی میکنم در آینده توضیحات بیشتری در مورد اپلای کردن و رزومهنویسی بنویسم.
تاکید آخر: من خدا یا گوگل نیستم و انسان هم جایزالخطا است. من فقط تجربههای خودم رو مینویسم که عموماً هم هزینه بالایی برای کسب این تجربهها پرداخت کردم، چه هزینه مالی و چه هزینه زمانی. پس فقط و فقط به چشم تجربه شخصی به نوشتههام نگاه کنین و برای اطلاعات بهتر و بیشتر دنبال منابع معتبر باشین.
یادتون باشه هیچ شخصی منبع معتبر نیست و همه ما فقط و فقط تجربه شخصی خودمون رو داریم.
– – –
پینوشت: اگر قصد مهاجرت دارین، کفش آهنین رو فراموش نکنین. تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود.
یک دیدگاه بگذارید