روزنوشت
روزنوشت
برچسب مرور
%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c

یادگیری زبان آلمانی

یادگیری زبان
۳۰ آبان ۱۳۹۸ بدون دیدگاه

Berlin Newspaper

سلام!

یکی از عجیب‌ترین تجربه‌های اخیر من اینه:

اکثر کلمه‌ها رو فقط به فارسی بلدم!

تعداد زیادی از کلمه‌ها رو فقط به زبان انگلیسی بلدم!

یه سری کلمه رو فقط به آلمانی بلدم!

این بعضی و تعدادی رو یعنی به زبان‌های دیگه بلد نیستم و با توجه به اینکه کاربردی برام نداشته، پیگیر نشدم ببینم به دو تا زبان دیگه چی می‌شه!

احساس می‌کنم همین‌طور پیش برم، مثل ضرب‌المثل راه رفتن کلاغ بشم.

البته که این ضرب‌المثل کنایه به تقلید کورکورانه داره، ولی می‌دونم متوجه منظورم شدین!

در بیشه‌زاری سرسبز کبکی زندگی می‌کرد (کبک پرنده‌ای است که در میان پرندگان سبک راه رفتنش زبانزد است) که خیلی آرام و با طمأنینه قدم برمی‌داشت. این شکل قدم زدن کبک باعث شده بود حیوانات زیادی علاقه داشته باشند تا مثل کبک راه بروند به همین دلیل روی شاخه‌ای به انتظار می‌نشستند تا راه رفتن کبک را نگاه کنند.

از بین پرندگان علاقمند به راه رفتن کبک کلاغی هم بود که مدت‌ها با اشتیاق به راه رفتن کبک نگاه کرد تا اینکه یک روز با خود گفت: مگر من از کبک چی کم دارم؟ کبک منقار دارد که من هم دارم، کبک دو بال دارد که من هم دارم، از نظر قد و هیکل هم که ما به هم شبیه هستیم. فقط رنگ پرهای ما فرق دارد که این تفاوت نقشی در راه رفتن ما نمی‌تواند داشته باشد، چرا من مثل کبک راه نروم؟

با این تصمیم کلاغ جوان از فردا به دم لانه‌ی کبک می‌رفت تا وقتی کبک از لانه خارج می‌شود راه رفتن او را به دقت زیر نظر بگیرد تا بتواند دقیقاً شبیه او راه برود. چند روزی که گذشت با خود گفت: اینقدر که فکر می‌کردم، کار سختی نبود. من هم می‌توانم به زیبایی کبک راه بروم.

یک روز کلاغ تصمیم گرفت از آن روز شکل کبک راه برود و این کار را هم کرد. کلاغ نادان با افتخار تمام سرش را بالا گرفت و به راه افتاد و از جلوی هر حیوانی که می‌گذشت، طعنه‌ای به او می‌گفتند. طوطی گفت: آهای، کلاغ! چه کار می‌کنی؟ چیزی شده؟ چرا اینطوری راه می‌روی؟ ولی کلاغ که از غرور کاذبش سرمست شده بود بدون کمترین توجهی به حرف‌های طوطی به راه رفتنش ادامه داد.

کلاغ خودش احساس می‌کرد که به خوبی نمی‌تواند راه برود و تعادلش را حفظ کند. ولی از اینکه می‌دید همه‌ی حیوانات متعجب شده‌اند و با انگشت او را به یکدیگر نشان می‌دهند و می‌خندند، لذت می‌برد. او فکر می‌کرد آنها از زیبایی راه رفتن یک کلاغ تعجب کرده‌اند.

کمی که جلوتر رفت جغد دانا که روی شاخه‌ای در حال چرت زدن بود، صدای خنده و قهقهه‌ی حیوانات و پرندگان را شنید. چشمانش را باز کرد او هم از دیدن کلاغی که سعی می‌کرد شبیه کبک راه برود خنده‌اش گرفت. کلاغ را صدا کرد و گفت: کلاغ! چه کار می‌کنی؟ بعد از یک عمر صاف راه رفتن و پرواز کردن، حالا می‌خواهی خودت را شبیه پرندگان دیگر بکنی. کلاغ که همزمان هم راه می‌رفت و هم حرف‌های جغد را گوش می‌کرد ناگهان پاهایش پیچ خورد و افتاد روی زمین صدای خنده‌ی دسته جمعی حیوانات بلند شد.

کلاغ خجالت‌زده شد و آمد خودش را جمع و جور کند و به سبک راه رفتن خودش به راهش ادامه دهد، که دید نمی‌تواند. کلاغ اینقدر این چند روزه دقت و تمرکز کرده بود که دقیقاً مثل کبک راه برود، حالا که زمین خورده و پایش درد گرفته بود، دیگر حتی قادر نبود مدل خودش هم راه برود. این بار حیوانات و پرندگانی که تا آن لحظه از روی توانایی عجیب کلاغ به او نگاه می‌کردند و می‌خندیدند، تعجب کردند که او دیگر نمی‌تواند به خوبی به سبک خودش راه برود که جغد دانا گفت: عجب کلاغ نادانی! آمدی راه رفتن کبک را یاد بگیری، راه رفتن خودت هم یادت رفت.

اشتراک گذاری:
زمان خواندن: 1 دقیقه

الفبا و زبان

مطالب عمومی
۱۷ مرداد ۱۳۹۸ بدون دیدگاه

Alphabets

سلام

وقت بخیر

روز خبرنگار هم مبارک – ۱۷ مرداد

این نوشته فقط یک “آیا می‌دانید؟” محسوب می‌شه و فکر کنم حتی به ۲۰۰ کلمه هم نرسه. حالا چی شد که من خودم متوجه دانسته این پست شدم؟

چند وقت پیش یکی از همکارانم که علاقه زیادی به زبان‌های مختلف داره، بهم گفت:

خیلی خوبه که تو دو رسم‌الخط (نمیدونم درسته یا نه) رو می‌تونی بخونی. هم فارسی هم انگلیسی.

همین حرفش باعث شد بفهمم چه توانایی‌هایی ممکنه داشته باشیم و ندونیم. ما هم خط فارسی (عربی) رو می‌تونیم بخونیم و هم خط هر زبان دیگه‌ای که حروف مشابه انگلیسی داشته باشن.

منظور توان تلفظ صحیح و دونستن زبان نیست. منظور اینه که ما توانایی روخوانی از حروف الفبایی رو داریم که زبان مادری خودمون نیست.

اما برای اروپایی‌ها که اکثراً حروف الفبای مشابه دارن، علاقه به دونستن یک زبان متفاوت و یادگیری‌اش رو دارن.

همین دیگه، خلاصه، مختصر و مفید.

۱۵۲ کلمه.

اشتراک گذاری:
زمان خواندن: 1 دقیقه

چالش جدید: شروع نوشتن به زبان انگلیسی

دل نوشته ها
۲۹ تیر ۱۳۹۸ بدون دیدگاه

Challenge

سلام – Hello – Hallo

مدت‌ها بود تصمیم داشتم نوشتن به زبان انگلیسی رو شروع کنم، این مدت‌ها برمی‌گرده به یک تا دو سال پیش که تصمیمم به مهاجرت خیلی جدی‌تر از قبل شده بود. از همون موقع تصمیم داشتم برای Personal Branding خودم پیش از مهاجرت، انگلیسی نوشتن رو شروع کنم که از نتیجه امر می‌تونین ببینین که چنین اتفاقی رخ نداد.

اما الآن قضیه فرق کرده و با توجه به شرایط جدید زندگیم، زبان انگلیسی بخش عمده‌ای از روزهای من رو به خودش اختصاص داده و با توجه به تصرف احتمالی (به زودی) زبان آلمانی در فرمانروایی اینجانب، ناچارم برای زنده نگه داشتن جنبش انگلیسی، چاره‌ای بیندیشم.

که بر اساس توانایی اینجانب در امر نوشتن، بهترین راه چاره، نوشتن به زبان انگلیسی و البته در Medium بود. برای شروع پست اول رو نوشتم.

اگر بلاگ‌های انگلیسی رو می‌خونید و موضوعات خاصی رو دنبال می‌کنید، ممنون می‌شم به این پرسشنامه جواب بدین:

پرسشنامه برای انتخاب موضوع بلاگ من به زبان انگلیسی

پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزارم 🙂

اشتراک گذاری:
زمان خواندن: 1 دقیقه

مهاجرت کهکشانی – این قسمت: سختی

مهاجرت کهکشانی
۲۰ تیر ۱۳۹۸ بدون دیدگاه

Girl Immigration

سلام

روز / شب / اصلاً شبانه‌روز / نه اصلاً روزگار همگی خوش!

همونقدر که مهاجرت خوبه، همونقدر هم سختی‌های خودش رو داره، بالاخره خدا و خرما رو نمیشه با هم داشت که!

دنبال یه ویدیو می‌گشتم که براتون بذارم، اما پیداش نکردم. (یکی از دوستانم زحمت کشید و لینک ویدیو رو برام فرستاد) مضمون ویدیو در مورد پسری بود که می‌خواست مهاجرت کنه و اومده بود فرودگاه، یه چمدون خیلی بزرگ داشت، کانتر بهش می‌گفت باید بارت رو کم کنی:

  • پدر مادرت
  • بهترین دوستت
  • حیوون خونگی‌ات
  • …

اینقدر بار رو کم کرد تا چمدون شد یه چمدون کوچیک! قصه مهاجرت همینه! باید فقط با یه چمدون کوچیک و با دنیا دنیا خاطره بری!

خب حالا بریم سراغ قسمت‌های سخت مهاجرت

وقتی مشکلی برای خانواده پیش میاد و دوری و کاری از دستت بر نمیاد! مهاجرت سخت می‌شه! دقیقه‌های خوشی‌ات زهر!

وقتی کسی آسیبی می‌بینه، تصادفی می‌کنه، مثلاً مادرت پاش می‌شکنه و نیستی! مهاجرت سخت می‌شه! زندگی زهر می‌شه!

دور از جون کسی فوت کنه، چه از عزیزان خودت، چه از عزیزان دوستات، کنارشون نیستی! مهاجرت سخت می‌شه! اوقات از زهر هم تلخ‌تر!

این یه دونه سختی‌اش کمتره، یکی ازدواج می‌کنه، یکی بچه‌دار می‌شه، خانواده دورهمی دارن و دسته‌جمعی تماس ویدیویی می‌گیرن! مهاجرت سخت می‌شه ولی خب شیرینه!

همین جا باید خدا رو شکر کنم که ما تو عصر تکنولوژی هستیم و هر زمان اراده کنیم می‌تونیم زنگ بزنیم به خانواده‌هامون. اونایی که ۲۰ سال پیش، ۳۰ سال پیش و بیشتر مهاجرت کردن چقدر زجر کشیدن!

مهاجرت سختی‌های دیگه‌ای هم داره که قبلاً تو پست “قصه رفتن” در موردش نوشتم. البته اینا سختی نیست، مسئولیت زندگیه.

یه کمی از بقیه سختی‌ها شاید هم چالش‌ها و شاید هم تجربه‌هایی که البته برای هر کسی ممکنه متفاوت باشه بگم.

این بخش تجربه من بر این اساسه: مهاجرت به کشوری که زبان رسمی‌اش انگلیسی نیست و متاسفانه من زبان رسمی این کشور رو بلد نیستم. پس تجربه من ممکنه برای شما کاربردی نداشته باشه و شاید هم چراغی باشه که مسیر شما رو روشن کنه که مثل من سرتون به سنگ نخوره [مزاح می‌کنم، منم مشکل خاصی نداشتم].

  • دشواری در پیگیری امور اداری، گاهی ناچار می‌شید مترجم درخواست بدین که هزینه بره.
  • چالش‌های هنگام خرید! من با کمک Google Translate میرم خرید، حتی برای خرید خامه هم مشکل داشتم.
  • اپلیکیشن بانک و اپلیکیشن سیم کارتم آلمانی زبانه! یه بار اشتباهی به جای رومینگ کردن، ترافیک خریدم که حدود ۲۰ یورو پول هدر دادم [ایموجی خیلی ناراحت]
  • می‌دونم، باید آلمانی یاد بگیرم، خرده نگیرید از ماه دیگه می‌رم کلاس [در حد راه افتادن کارم آلمانی یاد گرفتم]
  • نکته بالا باید پی‌نوشت می‌شد، اما خواستم از قضاوت‌ها پیشگیری کنم.
  • آشنا نبودن با فرهنگ و عرف، من یه جایی با کت شلوار رفتم که همه اسپرت پوشیده بودن [ایموجی عرق شرم بر پیشانی]
  • اینکه بتونی همه لهجه‌هایی که آدما حرف می‌زنن رو هم تشخیص بدی خودش تبحر خاصی نیاز داره که من با داشتن همکار انگلیسی، تا ۷۰٪ پیشرفت داشتم.
  • راستی، هندی‌ها خیلی خوب انگلیسی حرف می‌زنن، حداقل اون تعدادی که من باهاشون برخورد داشتم.
  • یاد گرفتن اسما خیلی سخته، مثلاً می‌نویسن استفان، می‌خونن شتفان. یا همین ساربروکن که درستش زاربروکن هست، من تا حالا اشتباه می‌نوشتم که ببخشید.
  • هر کسی اسم شما رو با یه لهجه و تلفظ متفاوت می‌گه، دیگه باید یاد بگیرین هر آوایی شبیه اسم شما بود واکنش نشون بدین [ایموجی خیلی خنده‌دار]
  • می‌دونم اینا هیچ‌کدوم سختی نیست، فقط تجربه است دیگه!
  • موارد دیگه رو فراموش کردم! خیلی چیزا تو ذهنم بود که بنویسم.

– – –

پی‌نوشت ۱: ممنون می‌شم اگر سوالی دارید بپرسید، اینطوری موضوعات بیشتری برای نوشتن خواهم داشت و کیفیت هم بالاتر می‌ره و شما هم به جواب‌های سوال‌هاتون می‌رسید و شاید سوال شما، سوال دیگران هم باشه و از نظر من فراموش شده باشه.

 پی‌نوشت ۲: ویدیویی که اول پست نوشتم رو یکی از دوستان عزیزم برام فرستاد. می‌تونید توی این لینک این ویدیو رو ببینید.

اشتراک گذاری:
زمان خواندن: 1 دقیقه

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دوم

مهاجرت به آلمان
۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ۲ دیدگاه

Documents

تصمیم داشتم هفته‌ای یک پست در مورد ویزای جستجوی کار و بلوکارت آلمان بنویسم، اما بهتره مطالب رو سریع‌تر بنویسم و منتشر کنم. شاید راه‌گشای افراد زیادی بشه.

در قسمت اول، قدم اول رو گفتم و در این پست می‌خوام در مورد قدم‌های بعدی تا پیش از دریافت ایمیل دوم از سفارت که تاریخ مصاحبه رو مشخص کرده بنویسم.

شما زمانی که در سایت سفار آلمان در تهران، برای اقامت بلند مدت، درخواست وقت مصاحبه رو ثبت می‌کنید، یک ایمیل دریافت می‌کنید که در گروه‌های مهاجرتی آلمان به “ایمیل اول” معروفه. معمولاً ۳۰ دقیقه بعد از ثبت‌نام این ایمیل برای شما میاد.

اگر چنین ایمیلی رو تا چند روز بعد دریافت نکردین چی؟ پوشه اسپم ایمیلتون رو هم چک کنید و باز هم اگر پیدا نشد، یک ایمیل به سفارت ارسال کنید، اسکن پاسپورت رو ضمیمه کنید و بگید ایمیل رو دریافت نکردین. حالا چرا این ایمیل مهمه؟ اول که تاریخ ثبت‌نام شما رو داره و هم‌چنین یک شماره پرونده که اگر نیاز به مکاتبه با سفارت داشته باشین، داشتن اون شماره پرونده به شما کمک میکنه.

شما حداقل ۱۲ ماه تا روز مصاحبه فرصت دارین، تو این ۱۲ ماه چی کار کنیم؟

پیش‌نیاز:

این چک‌لیست رو دانلود کنید و بذارین یه جایی که همیشه ببینیدش. این لیست رو خود سفارت آلمان در سایتش منتشر کرده و موثق‌ترین منبع و لیست برای مدارک لازم محسوب می‌شه. من هم که الآن می‌خوام این پست رو بنویسم، چک‌لیست رو باز کردم و می‌خونم.

قدم اول – زبان:

  • شروع یادگیری زبان آلمانی
  • بهبود زبان انگلیسی

قدم دوم – مدارک تحصیلی:

مدارک دانشگاهی و پیش دانشگاهی و دیپلم

با توجه به اینکه ویزای جاب سیکر، برای فارغ‌التحصیل دانشگاهی و سابقه کار بر اساس رشته تحصیلی تعریف شده، پس شما حداقل مدرک کارشناسی رو دارید. در مورد پیش‌دانشگاهی و دیپلم، بهتره پیداشون کنید، ممکنه لازم بشه.

حالا چه آماده سازی خاصی لازم داره این مدرک؟

اول گرفتن دانشنامه یا به عبارتی آزاد کردن مدرک دانشگاهه، اگر دانشگاه روزانه تحصیل کرده باشین، یا باید سابقه کار و سابقه بیمه به دانشگاه ارائه بدین، یا هزینه دوران تحصیل‌تون رو پرداخت کنین. در مورد فرایند داخلی دانشگاه‌ها اطلاعاتی ندارم، من مدرک کارشناسی خودم رو از دانشگاه صنعتی شیراز گرفتم و مدرک کارشناسی ارشد رو هم از دانشگاه شیراز. من حدوداً ۴ سال پیش، اولین لحظاتی که تصمیم گرفتم برای مهاجرت آماده بشم، مدارک دانشگاهی رو آزاد کردم.

بعد از این، مرحله بعد تایید مدرک دانشگاهیه. من این مورد رو بلد نبودم، زمانی که مدرک دانشگاهی رو برای ترجمه فرستادم، دارالترجمه به من گفت باید تاییدیه وزارت علوم رو بگیری.

سامانه خدمات آموزشی

در مورد روش آپلود مدارک و روال اداری تایید مدرک دانشگاهی، خود سامانه یک راهنما داره که با دقت بخونید. یادتون باشه اگه مدرک ارشد دارین، همزمان مدرک کارشناسی رو هم آپلود کنین و تاییدیه هر دو رو بگیرید. من متاسفانه دیر متوجه شدم و بعد از اون سیستم روی مدرک ارشد من باقی مونده و نتونستم دیگه مدرک کارشناسی رو آپلود کنم برای گرفتن تایید وزارت علوم.

بعد از اینکه تاییدیه رو هم گرفتین، باید مدرک رو ترجمه کنید، ترجمه رسمی و به اصطلاح ترجمه سه مهر.

مرحله بعدی بررسی اعتبار مدرک شما در آلمان هستش که از طریق وب‌سایت آنابین باید این بررسی رو انجام بدین. هم رشته تحصیلی و هم دانشگاه رو باید به طور جداگانه در این سایت بررسی کنید.

در پست بعدی، در مورد آنابین با جزییات بیشتری توضیح می‌دم چون در صورتی که مدرک شما مورد تایید نباشه، شما باید برای سازمانی در آلمان مدرک‌تون رو برای اعتبارسنجی ارسال کنید. توضیحات این مطلب در قالب این پست نمی‌گنجه.

Documents

قدم سوم – مدارک شناسایی:

پاسپورت‌تون اعتبار کافی داره؟ شناسنامه رو نیاز به تعویض ندارین؟ سند ازدواج برای متاهل‌ها کجاست؟

قدم چهارم – سوابق کاری:

شما احتیاج دارین سوابق کاری رو مرتب کنید، برای هر سابقه کار گواهی اشتغال به کار فراهم کنید، اگر در جاهای مختلفی کار کردین، خب وقتشه پیگیرش باشید و گواهی اشتغال به کار رو بگیرید. اگر شرکت و سازمان‌ها موافقت کنن گواهی رو به زبان انگلیسی یا آلمانی به شما بدن، قطعاً خیلی بهتره. اگر هم فارسی دادن، باید برای ترجمه به دارالترجمه ارائه بدین.

اینکه گواهی اشتغال به کار چطوری باشه یا چی بنویسن، باید خیلی بهش توجه کنین. چون علاوه بر مدارک شغلی، شما یک رزومه هم باید آماده کنین که با گواهی اشتغال به کار باید هم‌خوانی داشته باشه.

در این مورد هم در پست‌های بعدی مفصل‌تر توضیح میدم.

در مورد سابقه بیمه، چک لیست سفارت رو ببینید، اصلاً حرفی از بیمه زده نشده، چون بیمه مهم نیست، سابقه کار مهمه، خیلی‌ها کار می‌کنن و بیمه براشون رد نمی‌شه، خیلی‌ها هم بیمه براشون رد می‌شه ولی کار نمی‌کنن. سفارت آلمان هم این چیزا رو می‌دونه! بردن سابقه بیمه صرفاً باعث می‌شه مدرک اضافه برده باشین و تاثیر منفی داره.

– – –

مدرک دانشگاهی و شناسنامه، بعد از ترجمه، باید به تایید سفارت آلمان برسن. گرفتن وقت تایید مدارک و انجام این فرایند هم خودش یکی از کارهایی هستش که قبل از مصاحبه باید انجام بدین.

– – –

خب دوباره شما رو ارجاع میدم به چک‌لیست مدارک مورد نیاز که توسط سفارت منتشر شده. توضیحات این لیست به اندازه کافی شفاف و واضحه.

۱- فرم درخواست
۲- عکس گذرنامه‌ای
۳- مدارک تحصیلی ایران
۴- تاییدیه اعتبار مدرک تحصیلی در آلمان
۵- مدرک محل اقامت پس از ورود به آلمان
۶- گواهی مبنی بر معلومات زبان آلمانی یا انگلیسی
۷- مدارک مربوط به سوابق کاری و فعالیت‌های شغلی
۸- رزومه
۹- انگیزه‌نامه
۱۰- تمکن مالی
۱۱- شناسنامه
۱۲- گذرنامه معتبر
۱۳- بیمه مسافرتی

در پست‌های بعدی، با جزییات بیشتری در مورد تمام این موارد توضیح میدم.

– – –

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت اول

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دوم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت سوم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت چهارم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت پنجم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت ششم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت هفتم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت هشتم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت نهم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دهم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت یازدهم

آلمان – ویزای جستجوی کار – قسمت دوازدهم

آلمان – اقامت بلند مدت – بلوکارت

آلمان – اقامت بلند مدت – مصاحبه سفارت

– – –

پی‌نوشت ۱: مدارک لازم برای ویزای جاب سیکر و بلوکارت، مدارک مشترک زیادی دارن، پس این پست‌ها به هر دو مربوط می‌شه.

پی‌نوشت ۲: ترجمه به انگلیسی بهتره یا آلمانی؟ تفاوتی نداره، سفارت هر دو رو قبول می‌کنه. فقط در انتخاب دارالترجمه خیلی دقت کنین. من سال ۹۷، روزهای زیادی رو جلوی سفارت آلمان بودم، افرادی میومدن که سفارت مدارکشون رو به علت اشتباه در ترجمه تایید نمی‌کرد. حتی موردی رو دیدم که بعد از ۵ بار ترجمه همچنان هم مشکل داشت.

اشتراک گذاری:
زمان خواندن: 1 دقیقه

دسته‌بندی‌های ویژه

  • آن روی مهاجرت
  • مهاجرت به آلمان
  • مهاجرت کهکشانی
  • سفرنامه
  • گردشگری

نوشته‌های تازه

  • آنچه گذشت – ۲۰۲۲
  • ۹ آذر ۱۴۰۱ – شد ۴ سال
  • خارجِ خوب
  • در جستجوی انگیزه برای نوشتن
  • چالش های مهاجرت از بعد عاطفی یا غم غربت به روایت ساده

دسته‌ها

  • آن روی مهاجرت (۱۰۵)
    • چالش‌های مهاجرت (۱۰)
    • زندگی در آلمان (۱۴)
    • کاریابی (۶)
    • گاه‌شمار مهاجرت (۲۶)
    • مهاجرت به آلمان (۲۵)
    • مهاجرت کهکشانی (۱۹)
    • یادگیری زبان (۲)
  • دل نوشته ها (۳۰۴)
    • آشپزی (۴)
    • اندوه‌نامه‌ها (۷)
    • چالش – ۳۰ روز وبلاگ‌نویسی (۶)
    • داستان‌نویسی (۲)
    • نوشتن (۸)
  • سفرنامه (۴۷)
    • رستوران (۶)
  • علم و فناوری (۱۳۰)
    • اپلیکیشن (۹)
    • بازاریابی (۵)
      • شبکه های اجتماعی (۲)
    • پژوهش (۲)
    • دنیای استارتاپ‌ها (۲۵)
      • استارتاپ گرایند (۱)
      • استارتاپ‌ویکند (۱۵)
      • ماشین استارتاپ ناب (۷)
    • کارگاه تخصصی (۲)
    • معرفی سایت (۵۰)
    • نرم افزار (۱۸)
    • همایش (۳)
  • کتاب و کتاب‌خوانی (۵)
  • گردشگری (۴۳)
    • شیراز (۲۸)
  • مطالب عمومی (۶۵)
    • سلامت (۱۶)
    • شکواییه‌ها (۲)
  • هنری (۱۲۴)
    • سریال (۳۸)
    • سینما (۴۱)
    • شعر (۱۱)
    • موسیقی (۳۳)

بایگانی

  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • آذر ۱۴۰۱ (۱)
  • شهریور ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۳)
  • خرداد ۱۴۰۱ (۳)
  • اردیبهشت ۱۴۰۱ (۱)
  • دی ۱۴۰۰ (۳)
  • آذر ۱۴۰۰ (۲)
  • مهر ۱۴۰۰ (۳)
  • تیر ۱۴۰۰ (۱)
  • فروردین ۱۴۰۰ (۱)
  • اسفند ۱۳۹۹ (۱)
  • بهمن ۱۳۹۹ (۱)
  • آذر ۱۳۹۹ (۱)
  • آبان ۱۳۹۹ (۱)

ویدیو تازه کانال یوتیوب

https://www.youtube.com/watch?v=w68xmlP-qWc

سیده سمانه نصیحت‌کن