تخیل و ترس

fear

 همیشه پشت هر ترسی یه اتفاق هست یه مشاهده یا یه تجسم

من توی زندگی فقط دو ترس دارم، یکی رعد و برق و دیگری حرکت اتومبیل ها زیر پل عابر

همیشه یه قوه تخیل قوی داشتم، از همون دوران کودکی، و این تخیل قوی معمولاً باعث میشد در زمان مطالعه کتاب جای مطالعه صحنه های کتاب رو ببینم و از نظر خودم واقعاً قدرت خوبی بود.

حالا در مورد حرکت ماشین ها و علت ترس بگم

همیشه این صحنه و تجسم به ذهنم هجوم میاره:

یه نفر که از پل عابر میفته پایین و یه ماشین با سرعت زیاد بهش برخورد میکنه، تصور و تجسم چنین حادثه ای چنین ترسی رو توی قلب من ایجاد کرده و هنوز راه مقابله باهاش رو پیدا نکرد.

————

پی نوشت: واسه ترس هاتون علت رو پیدا کنید و با ساختن یه داستان یا خاطره خنده دار برای اون علت، ترس رو از بین ببرید.

اشتراک گذاری: