لبریز و لب سوز و لب دوز

Tea

سلام

اگه شیرازی باشین که قطعاً و اگه به شیراز رفته باشین احتمالاً این جمله رو شنیدین:

بیا برات یه چایی لبریز و لب‌سوز و لب‌دوز بریزم.

البته فکر کنم بقیه شهرها هم بگن، نمی‌دونم! پیگیری نکردم!‌ تنبلی کردم، به بزرگی خودتون ببخشید. اگه بقیه هم می‌گن، حتماً برام بنویسید.

البته که عکس این پست، آنچنان که باید لبریز نیست. رستوران‌های ترکی اینجا، اعتقاد چندانی به لبریز بودن چایی ندارن.

من یه مقداری در مورد تاریخچه این چایی لبریز و لب‌سوز و لب‌دوز جستجو کردم، اما متاسفانه به منبعی نرسیدم. پس برمی‌گردم به خاطرات خودم.

قدیم چایی رو با استکان و نعلبکی میاوردیم. چایی رو اینقدر می‌ریختیم که لب‌به لب می‌شد و بزرگترهامون، به محض اینکه استکان به دستشون می‌رسید، یه قند می‌ذاشتن روی زبون بین دندون‌ها، چایی رو می‌ریختن تو نعلبکی و می‌خوردن.

قند بین دندون و لب که انگار لب‌ها رو دوخته، چایی توی استکان لبریز بوده و از شدت داغی هم لب‌سوز.

همه ما هم وقتی کوچیک بودیم و خواستیم مثل بزرگترها چایی بخوریم، دچار سوختگی لب، زبان و مری شدیم [ایموجی خنده هیستیریک – بالاخره تجربه ارزون بدست نمیاد]

هورت کشیدن چایی با نعلبکی، وقتی یه تیکه قند یا بین دندون‌هاست یا گوشه لپ، خیلی لذت‌بخش بود.

حتماً امتحانش کنین.

– – –

چایی جان روزت مبارک!

– – –

پی‌نوشت: روز ۱۵ دسامبر به روز چایی نام‌گذاری شده.

اشتراک گذاری: