۱ سال گذشت

1 year

سلام

امروز خواستم تاریخ رو بنویسم:

۱۲-۰۷-۲۰۱۹

و یهو یه انفجار خیلی خیلی شدید تو ذهنم اتفاق افتاد و این شکلی شدم:

crying emoji

یک سال دقیق از روزی که برای اقامت بلند مدت با سفارت آلمان مصاحبه داشتم گذشت! یک سال پر از چالش! یک سال پر از دغدغه! یک سال پر از تلاش! یک سال عجیب!

۲۱ تیر ۱۳۹۷ – ساعت ۱:۰۰ بعدازظهر

بعد از گذشت حدود ۸ ماه و چند روز، نوشتن در مورد ویزای اقامتی آلمان رو شروع کردم و در مورد مصاحبه سفارت هم نوشتم.

این پست تجربه نیست، دل‌نوشته است و یادگار از گذر عمر! پس تجربه خودم رو می‌نویسم از یک سال پیش، یه روز پنجشنبه خیلی گرم!

صبح اول رفتم سفارت تا مدارکی که برای تایید داده بودم رو تحویل بگیرم، بعدش رفتم بانک تا تمکن مالی رو بگیرم و مجدد برگشتم سفارت. کمی ترافیک بود و دیرتر رسیدم و مسئول سفارت دم در نبود که در رو باز کنه، دیگه صدا زدم و یکی اومد در رو باز کرد.

مسئول حفاظت فیزیکی آدم شوخ طبعی بود و کلی سر به سرم گذاشت، بهم گفت تازه عروسی؟ گفتم نه. گفت ولی شبیه تازه عروس‌هایی. دیگه تا چند باری که تو محوطه بودم و من رو می‌دید یا می‌خواست به سوالم جواب بده بهم می‌گفت تازه عروس.

برای افرادی که سفارت رو ندیدن:

موقع ورود، پاسپورت و ایمیل وقت شما رو چک می‌کنن و با لیست ورود خودشون مطابقت می‌دن. پس پاسپورت و پرینت ایمیل وقت مصاحبه رو حاضر داشته باشید.

بعد از در ورودی که باید از زیر دستگاه رد بشیم و توی کیف‌هامون رو نگاه می‌کنن که اسپری یا وسایل برنده نداشته باشیم، یه محوطه است که سه تا اتاق داره برای نوبت دادن. قبلاً که ویزای توریستی هم توی سفارت بود، یه اتاق مختص توریستی بود، یه اتاق برای ویزای بیزنس و یه اتاق برای ویزای پیوست. البته این اتاق‌ها فقط برای نوبت‌دهی هستن.

پاسپورت و ایمیل وقت شما رو چک می‌کنن و به شما نوبت می‌دن. تو این تجربه من، بهم گفت مستقیم برو باجه ۷ و پاسپورتت رو تحویل بده.

بعد از این اتاقک‌ها، وارد یه محوطه دیگه می‌شیم که باید موبایل‌مون رو توی کمد بذاریم. باجه DHL هم قبلاً تو همین محوطه بود که دیگه با تغییر سیستم ویزای شنگن، باجه هم تعطیل شده. معمولاً یک نفر (آفیسر) اونجا هست که در مورد موبایل یادآوری کنه.

ورودی ساختمان کنسولی سفارت از همین بخش محوطه است. اینجا دیگه خان آخره. منتظر می‌شیم تا صدامون کنن برای مصاحبه.

سعی کنین راحت‌ترین لباسی که دارید رو برای مصاحبه بپوشید، حداقل برای من اینطوریه. البته لباس راحتی و اسپرت منظورم نیست، یه لباسی که باهاش راحت هستید، تنگ و گشاد نباشه و خیلی راحت بتونین زبان بدن داشته باشید و اگه لازم باشه مدت طولانی بایستین براتون سخت نباشه. بعضی‌ها مصاحبه‌شون یک ساعت طول می‌کشه که توی مورد من ۱۰ دقیقه بود.

با توجه به اینکه متقاضی‌های ویزای توریستی دیگه توی سفارت مدارک‌شون رو تحویل نمی‌دن، سفارت خیلی خلوت‌ شده و تو سالن راحت می‌تونین بشینین. فقط ویزای دانشجویی، ویزای پیوست و اقامت بلند مدت تو سفارت مصاحبه‌شون انجام می‌شه.

من تمام طول مصاحبه از شدت استرس شاید هم هیجان می‌لرزیدم، موقع انگشت‌نگاری آفیسر ازم پرسید چرا اینقدر می‌لرزی، اینجا هیچ اتفاقی قرار نیست بیفته. من در جواب گفتم مامانم می‌گه از بچگی همینطوری بودم، موقع استرس می‌لرزیدم.

این نکته رو گفتم به دو دلیل، لرزش و استرس شاید چندان جالب نباشه، پس اگه مثل من استرس موجب لرزش شما می‌شه، یه فکری به حالش بکنین.

دلیل دوم: موقع مصاحبه هیچ اتفاقی قرار نیست بیفته، فقط و فقط تحویل مدارک و مصاحبه است برای اینکه آیا مدارک شما با گفته‌های شما در یک راستا هستند یا نه. تصمیم‌گیری برای ویزای شما، در اون لحظه انجام نمیشه. مدارک به شهری که درخواست کردین ارسال می‌شه و تصمیم‌گیری اونجا انجام می‌شه. پس دلیلی بر استرس و نگرانی نیست.

هر چقدر تلاش کردم دل‌نوشته بشه، باز هم کمی تجربه و راهنما شد. (این نام خانوادگی در خون من ریشه دوانده).

– – –

بله دیگه، یک سال گذشت و من چقدر توی این سال تغییر کردم و چقدر زندگیم عوض شده و چقدر همه چیز تغییر کرده. هر کسی ایده‌آل‌هایی تو زندگیش داره و این روزا من دارم ۷۵٪ اون ایده‌آل‌هام رو زندگی می‌کنم.

اون ۲۵٪ باقی مونده واسه نبودن خانواده و عزیزانم کنارمه.

خو گرفتن با محیط آلمان برای من سختی چندانی نداشت. شاید علاقه زیادی که به زندگی در آلمان داشتم باعث شد خیلی سریع‌تر با محیط انس بگیرم و خیلی سریع‌تر از حتی مهاجرت به تهران، احساس کردم اینجا خونه منه.

سالی که گذشت سال عجیبی بود!

یک سال گذشت!

همین!

اشتراک گذاری: